

برخيها جرات بازگو كردن مشكلات ساختاري تشكلها را ندارند
برخيها جرات بازگو كردن مشكلات ساختاري تشكلها را ندارند
ازدياد فعاليت بخش تشكلگرايانه در نظام اقتصادي ازجمله معضلات و آسيبهايي است كه كارشناسان اقتصادي هم نسبت به آن نقدهايي را مطرح ميكنند. در اين ميان و براي افزايش بهرهوري نيروي انساني در بخش تشكلها و ايجاد رقابت سالم ميان اعضاي آنها به سراغ محمدحسين برخوردار، كارشناس امور اقتصادي و تشكلي رفتيم. او معتقد است: در مسير فعاليت بخش تشكلي فراز و فرودهاي بسياري وجود دارد كه عمدهترين دليل آن به دخالت افراد در كار يكديگر بازميگردد. برخوردار در گفتوگو با «تعادل» درباره عدم كارايي تشكلها اظهار ميكند: متاسفانه در نظام اقتصادي ما رقابتهاي بسيار بدي ميان واردكنندگان و توليدكنندگان وجود دارد كه كسي جرات بازگو كردن آن را ندارد. به واقع بخشي از مشكلات عدم كارايي تشكلها به همين رقابتهاي ناسالم بازميگردد. در حقيقت اين رقابتها باعث شده كه تشكلها آن طور كه بايد و شايد در فعاليتهاي خود موفق عمل نكنند.
آقاي برخوردار، نقش تشكلها در توسعه صادرات غيرنفتي كشور را چطور ارزيابي ميكنيد؟
شايد ما تشكلي به عنوان تشكلهاي صادرات محور داشته باشم اما بايد به عملكرد ضعيف آنها هم اشاره كنيم به واقع هدف از گفتن عملكرد ضعيف تشكلهاي صادراتي اين است كه اين تشكلها (تشكلهاي صادراتمحور) هنوز نتوانسته، نقش مهمي در زمينه توسعه صادرات غيرنفتي رقم بزنند. در واقع اين تشكلها هنوز به اين پتانسيل يعني توسعه صادرات بخش كشور نرسيدهاند. به عبارت ديگر هدف از تشكيل اين نوع تشكلها اين است كه افراد يعني صادركنندگان مشكلاتشان را در چنين مجامعي(تشكلهاي صادراتي) مطرح كنند تا سخنگوي آنها نيز با شنيدن مشكلات و چالشهاي پيش پاي صادركنندگان اين نوع اظهارات را به گوش دولتمردان برساند.
به هر حال اين روزها هم مشكلات صادركنندگان كشور كم نيست. موضوعاتي از قبيل ضمانتنامههاي بانكي، مشكلات همچون عدم ثبات نرخ ارز، حملونقل ازجمله مواردي است كه صادركنندگان با آن دست و پنجه نرم ميكنند. درنهايت بايد بگويم كه آن طور كه بيان ميشود تشكلها در توسعه صادرات نقشي ندارند.
بارها كارشناسان اقتصادي نيز درباره عملكرد ضعيف تشكلها نقدهايي را مطرح كردند. براي آنكه تشكلها به جايگاه واقعي خود دست بيابند بايد چه تمهيداتي از سوي اعضاي هيت مديره آنها در نظر گرفته شود؟
متاسفانه در اين بازه زماني اعضاي هياتمديره تشكلها جرات بازگو كردن اتفاقاتي كه در نظام ساختاري آنها ميافتد را ندارند.
در واقع، اين افراد يا سعي ميكنند كه مشكلات ساختاري را بازگو نكنند يا جرات گفتن برخي صحبتها را ندارند، اما بنده به بيان شفاف مشكلات ساختاري آنها اشاره خواهم كرد.
در اين زمينه بايد گفت كه در نظام اقتصادي ما رقابتهاي بسيار بدي ميان واردكنندگان و توليدكنندگان وجود دارد. به واقع، بخشي از مشكلات عدم كارايي تشكلها به همين رقابتهاي ناسالم باز ميگردد. در حقيقت اين رقابتها باعث شده كه تشكلها آن طور كه بايد و شايد در فعاليتهاي خود موفق عمل نكنند.
درباره راهاندازي رقابت سالم ميان تشكلها چه بايد كرد؟
كارشناسان تشكلي ما بايد ابتدا فرهنگ رقابت را متوجه بشوند. در واقع، ما به عنوان فعالان تشكلي بايد رقابت در خدمات پس از فروش، رقابت در كيفيت، مشتري مداري و... مد نظر قرار دهيم و اين موارد را رعايت كنيم؛ اين موضوعها درحالي مطرح ميشود كه ما شاهد رقابت ميان توليدكنندگان و واردكنندگان به طور غيرصحيح و غيراصولي و خارج از شان آنها هستيم. بنابراين با اعمال اين رفتارها ما شاهد ضعيفتر شدن عملكرد بخش تشكل گرايي در كشور هستيم و اين افراد نيز(اعضاي هيات رييسه) با وجود برخي حاشيهها نميتوانند از حقوق اعضاي خود در مجامع مختلف دفاع كنند. درباره راهاندازي رقابت سالم ميان تشكلها بايد افراد پاي ميز مذاكره به بيان مشكلات بپردازند و پيش روي به سمت حل آن مشكلات را در نظر بگيرند.
در واقع، اين درگيريها در بدنه تشكلها منجربه انحراف اصل فعاليت تشكلها ميشود كه اميدواريم اين نوع موضوعات در بدنه تشكلگرايي هر چه زودتر برطرف شود.
عمدهترين دليل اختلافات بر سر چه موضوعاتي است؟
چون اقتصاد ما دولتي و رانتي است، بيشترين معضلات نيز از همين موضوع آب ميخورد. متاسفانه در برخي از تشكلها ديده ميشود كه اعضاي هياتمديره از سوي دولت به عنوان مديرعامل يك كارخانه دولتي منصوب ميشوند. همين موارد نيز باعث اختلافاندازيها در بدنه تشكلها ميشود. به عقيده من بايد ما به سمت اقتصاد سالم خصوصي پيش رويم تا ريشه اين مشكلات بنيادي نيز خشكيده شود.
درزمينه توسعه بخشهاي صادراتي و افزايش نرخ رشد اقتصاد تشكلهاي صادراتي تا به امروز چه نقشي را ايفا كردهاند؟
همانطور كه در صحبتهاي بالا اشاره كردم بايد گفت كه متاسفانه تشكلها هنوز نتوانسته بطور عام در بخشهاي ساختاري اقتصاد تاثيرگذار باشند؛ عمدهترين اين موضوع هم به حاشيهسازيها بازميگردد. در واقع رقابت ناسالم در اين فضاها بهشدت وجود دارد و همين موضوع نيز باعث شده كه اعضاي هيات رييسه كارايي لازم خود را از دست بدهند.
درباره ازدياد فعاليت بخش تشكلگرايانه در نظام اقتصادي نظرتون چيست؟
ما در نظام اقتصادي ايران شاهد فعاليتهاي بيشمار سازمانهاي مردم نهاد هستيم و ممكن است در يك صنف نيز بيشمار تشكل صنفي تعريف شده باشد. متاسفانه ازدياد فعاليت تشكلها در نظام ساختار اقتصادي به عنوان يك معضل اساسي است؛ چراكه ممكن است افراد يا همان فعالان اقتصادي تكليفشان را با تشكلهاي ارائهدهنده خدمات ندانند و به نوعي با ازدياد فعاليت تشكلها در ساختار اقتصادي افراد (فعالان اقتصادي) دچار سردرگمي شوند. به هر حال براي رفع اين معضلات همه بايد تابع و مجري قانون باشند.
به واقع براي شكستن اين نوع موانع قوانيني از سوي قانون گذاران كشور در نظر گرفته شده كه بايد به سمت پيادهسازي و اجراي دستورالعملها و آييننامه پيش رويم.
در صحبتهاي بالا به تاييد صحبتهاي بسياري از فعالان اقتصادي رسيديم؛ درحقيقت فعال اقتصادي نسبت به ازدياد فعاليت تشكلها ناراضي هستند و آنها ميگويند تشكيل اين نوع نهادهاي مردمي با نامهاي متفاوت به نوعي منجربه سردرگمي فعالان اقتصادي شده؛ حال چند ماه گذشته نيز قرار بود ،اتاق بازرگاني اقدامات ساماندهي را براي فعاليت تشكلهاي موازي پيادهسازي كند. از ماجراي ادغام تشكلهاي موازي برايمان بگوييد...
به هر حال قانون گذار هم درباره جمعآوري و ادغام تشكلهاي موازي تاكيد دارد. در واقع قرار بود تشكلهاي موازي به طور كلي به سه دسته آن هم تشكلهايي مركزي، استاني و كشوري جمعبندي شود كه متاسفانه اين بند از قانون هنوز اجرايي نشده است. به هر حال براي اجراي قانون همه بايد پيش قدم شوند تا از معضلات نظام ساختاري ما نيز كاسته شود. درحقيقت بايد گفت كه ازدياد فعاليت اين تشكلها جز سرگرداني براي مردم و افزايش هزينههاي سربار چيز ديگري را ندارد. ما بايد به سمت هدفمند شدن فعاليتهايمان گام برداريم و به طور تخصصي به اقدامات مهم بپردازيم. متاسفانه بايد تاكيد كرد كه ما هنوز شاهد تعدد فعاليت زياد تشكلهاي موازي هستيم و در اين بازه زماني اين نوع رفتارها نيز به عنوان سمي براي اقتصاد كشور ياد ميشود.
براي ارتقاي بهرهوري نيروي انساني نمايندگان تشكلها يعني اعضاي هيات رييسه سازمانهاي مردم نهاد چه خدماتي را بايد به افراد (اعضا) ارائه دهند؟
در كشورهاي پيشرفته هر فردي به سمت اقدامات تخصصي خود حركت ميكند. در واقع، يك فعال اقتصادي به اقدامات اقتصادي ميپردازد و سياسيون نيز به برنامههاي خود رسيدگي ميكنند و فردي در امور اقتصادي دخالت نميكند؛ امادر كشور ما اين روال برعكس است و همه ميخواهيم در امور يك ديگر دخالت كنيم. بنابراين طي اين سالها و با شكل گرفتن تشكلها هيچگاه شاهد افزايش بهرهوري نيروي انساني نبوديم، در حالي كه پرداختن به اين مسائل بايد در راس امور بخشهاي تشكلي قرار گيرد.
منبع:تعادل
یک نظر اضافه کنید
شماره موبایل شما منتشر نخواهد شد.پر کردن فیلد های ستاره دار اجباری است.*
امتیاز شما