

حساسيت 2بخش اقتصادي به سازوكار تسهيلاتدهي
حساسيت 2بخش اقتصادي به سازوكار تسهيلاتدهي
برنامه ششم توسعه درحالي متوسط رشد سالانه سرمايهگذاري را 21.5درصد ترسيم كرده كه سيستم بانكي همچنان بيشترين سهم در تامين منابع سرمايه در كشور را برعهده دارد. در شرايطي كه در بسياري از كشورهاي دنيا بازار سرمايه بهعنوان قدرتمندترين پايگاه سرمايهگذاريها شناخته ميشود، اقتصاد ايران باوجود بازار سرمايهيي نوپا و پرريسك بيشتر به دست بانكها نگاه ميكند كه آيا منابع مالي كافي را براي سرمايهگذاري يا توسعه در قالب تسهيلات به فعالان خواهد داد يا خير. همين رويكرد در كنار ناكارآمدي نظام بانكي كشور سبب شده تا طي چند سال اخير و با تشديد مشكل قفلشدگي منابع بانكي، عملا سرمايهگذاريها متوقف شود. در اين بين، سرمايهگذاري خارجي هم هرچند در اسناد توسعهيي سهمي دارند اما تجربههاي پيشين و تكرار آن در يك سال اخير و حتي پس از اجراي برجام و رفع تحريمها نشان داد، جذب سرمايهگذاري خارجي به بنيه قويتري از اقتصاد نياز دارد كه آن هم در كوتاهمدت تامين نخواهد شد. اما در شرايط كنوني، گرهگشايي از برخي مسائل در نظام بانكي شايد بتواند ميزان سرمايهگذاريها را دستكم در برخي حوزهها افزايش دهد. يافتههاي يك پژوهش اقتصادي در اين رابطه با عنوان تجزيه و تحليل آثار سياست اعتباري بر سرمايهگذاري زيربخشهاي اقتصاد ايران كه به قلم احمد تشكيني، حسن حيدري و افسانه شفيعي نگارش يافته، نشان ميدهد ميزان سرمايهگذاري در بخشهاي صنعت، معدن و كشاورزي حساسيت بيشتري نسبت به سازوكار تسهيلاتدهي بانكها دارند. براساس يافتههاي اين پژوهش، هر 10درصد افزايش در رشد تسهيلات اعطايي در بخشهاي صنعت و معدن و كشاورزي بهترتيب افزايش 4.2درصدي و 6.7درصدي رشد سرمايهگذاري را در پي خواهد داشت. اين درحالي است كه رشد تسهيلاتدهي بانكها اثري بر ميزان رشد سرمايهگذاري در بخش خدمات ندارد.
ارزيابي وابستگي بخشي به تسهيلات
گرچه بانكها همواره از عدم توان ارائه تسهيلات به خيل عظيم صنايع و معادن و بخشهاي مولد سخن ميگويند اما مشاهدات عيني از فعالان بخشهاي صنعت و معدن و ساير بخشهاي مولد همچون كشاورزي نشان ميدهد بانكها تمايل بيشتري به ارائه تسهيلات به بخش خدمات دارند تا صنعت و معدن و كشاورزي. در توجيه اين امر هم اينگونه عنوان ميشود كه بخشهاي مولد به زمان بيشتري براي بازگشت سرمايه نياز دارند درحالي كه اين بازه زماني در بخش خدمات كوتاهتر و ريسك سرمايهگذاري هم در آن كمتر است. با اين حال، براساس برنامه ششم توسعه، متوسط رشد سالانه سرمايهگذاري در طول اجراي برنامه در بخش كشاورزي، 20.3درصد، در بخش نفت 39.5درصد و در بخش صنعت و معدن 26.1درصد منظور شده است. همچنين براساس هدفگذاريهاي برنامه ششم توسعه، بايد در بخش آب و برق و گاز رشد سرمايهگذاري سالانه 30.2درصد حاصل شود و همچنين اين شاخص در بخش ساختمان 26.5درصد عنوان شده است. اما آيا اين اعداد و هدفگذاريها با سازوكار تامين مالي سرمايهگذاريها همخواني دارد؟
بهنظر ميرسد كماكان همه فعالان اقتصادي در تمام زيربخشها براي سرمايهگذاري در درجه نخست به بانكها چشم دوختهاند. در اين ميان اما بانكها هم درحالي كه مدعي ميشوند منابع مالي كافي براي اعطاي تسهيلات ندارند، در ارائه تسهيلات گزينشي عمل ميكنند و اولويت را به بخشهاي خدماتي ميدهند. شايد به همين دليل است كه يافتههاي پژوهش حاضر ارتباط معناداري ميان اعطاي تسهيلات در بخش خدمات و رشد سرمايهگذاري در اين بخش شناسايي نكرده است.
براساس پژوهش ياد شده، در هر دو بخش صنعت و معدن و كشاورزي بهعنوان بخشهاي توليدي اقتصاد ايران، افزايش مانده تسهيلات اعطايي بهعنوان يكي از مهمترين شاخصههاي سياست اعتباري موجب افزايش رشد سرمايهگذاري خواهد شد. 10درصد افزايش در رشد تسهيلات اعطايي به بخش كشاورزي با افزايش 6.7درصدي در رشد سرمايهگذاري در اين بخش همراه است. همين ضرايب در بخش صنعت و معدن 4.2درصد است. به اين معنا كه افزايشي به ميزان 10درصد در رشد تسهيلات بانكي به بخش صنعت و معدن موجب افزايش 4.2درصدي در رشد سرمايهگذاري اين بخش ميشود. در بخش خدمات ارتباط معناداري ميان رشد تسهيلات اعطا شده به اين بخش و سرمايهگذاري وجود ندارد كه اين موضوع نشان ميدهد وابستگي بخشهاي كشاورزي و صنعت و معدن به تسهيلات اعطايي بيشتر است. شايد اين موضوع را بتوان از منظر كميابي ارائه تسهيلات بانكي در بخشهاي توليدي و تمايل بيشتر بانكها به هدايت منابع بانكي به بخش خدمات ارزيابي كرد.
بهعبارت ديگر، كميابي منابع بانكي در بخشهاي توليدي سبب ميشود كمبود اعتبارات بانكي بهعنوان عاملي محدودكننده براي افزايش سرمايهگذاري در اين بخشها عمل كند ولي در بخشهاي خدماتي اين مشكل وجود ندارد، بنابراين ميزان دسترسي به تسهيلات در بخشهاي كشاورزي و صنعت و معدن عامل مهمي براي تشويق سرمايهگذاري است.
رابطه تقاضاي سرمايهگذاري و نرخ سود
در ادامه پژوهش حاضر نشان ميدهد تقاضاي سرمايهگذاري در بخشهاي اقتصادي حساسيتي به نرخ سود تسهيلات حقيقي بانكي ندارد. اين يافته با مطالعات مشابه درباره سرمايهگذاري در اقتصاد ايران نيز مشابهت دارد. غالبا دستوري بودن نرخ سود و ناكارآمدي بازار سرمايه و بازار بانكي در اقتصاد ايران از مهمترين دلايل اين امر تفسير ميشود كه نرخهاي سود بانكي را به نشانگر نامناسبي براي هزينه فرصت استفاده از تسهيلات تبديل كرده است. همچنين نتايج مطالعات نشان ميدهد بخش صنعت در مقايسه با بخش خدمات و بخش كشاورزي وابستگي بيشتري به واردات كالاهاي سرمايهيي بهعنوان يكي از مسيرهاي انتقال فناوري جديد دارد. از اين رو افزايش يكدرصدي در رشد واردات كالاهاي سرمايهيي كه در بخش صنعت و معدن به كار ميرود، باعث افزايش 0.43واحد درصدي در نرخ رشد سرمايهگذاري در اين بخش ميشود.
همسويي رونق با رشد سرمايهگذاري
علاوه بر اين، يافتهها نشان ميدهد سياستهايي كه رشد فعاليتهاي بخش كشاورزي و صنعت را افزايش ميدهند، درنهايت مشوق سرمايهگذاري در آنها خواهند شد. موضوعي كه طي سالهاي اخير هم بهصورت تجربي در بخش صنعت و معدن مشاهده شده اين است كه ركود در اين بخشها طي سالهاي متوالي بزرگترين عامل براي توقف سرمايهگذاريها شده است. بهطور معمول هم سرمايهگذاري در بخشهاي صنعت و معدن بهدليل دوره بازگشت سرمايه طولانيتر كمتر مورد استقبال سرمايهگذاران قرار ميگيرد و دوران رشد سرمايهگذاريها هم اغلب با دورههاي رونق مصادف بوده است. هرچند گفته ميشود در دوران ركود، فرصت مناسبي براي توسعه و سرمايهگذاري فراهم ميشود تا با كمترين هزينه توسعه حاصل شود و در دوران رونق بتوان به سرعت از ظرفيتهاي ايجاد شده بهرهبرداري كرد، اما در كشوري همچون ايران كه فارغ از دورههاي رونق و ركود بازار جهاني، اقتصاد داخلي هم گاه و بيگاه دچار ركود ميشود، سرمايهگذاران ترجيح ميدهند منابع خود را به سمتي مطمئنتر با دوره بازگشت سرمايه كوتاهتر سوق دهند.
نرخ ارز نقشي در سرمايهگذاري ندارد
در اين بين، يكي ديگر از عواملي كه همواره از سوي فعالان بهعنوان عاملي بازدارنده ياد شده، نرخ ارز است. با اين حال، پژوهش حاضر نشان ميدهد نرخ ارز به صورت مستقيم اثري بر رشد سرمايهگذاري در بخشهاي ياد شده ندارد. تاثير نرخ ارز ميتواند بهصورت غيرمستقيم و از طريق واردات كالاهاي سرمايهيي يا افزايش رقابتپذيري قيمتي محصولات، افزايش صادرات و افزايش رشد ارزش افزوده بخش صنعت و معدن بر سرمايهگذاري اين بخش موثر باشد اما بهطور مستقيم تاثيري بر سرمايهگذاري خارجي در اين بخش ندارد. نكته ديگري كه در مورد نرخ ارز قابلتوجه است، فارغ از اينكه ارز روي چه مداري در حال نوسان است، اين خود نوسان است كه اغلب نقش بازدارنده را در سرمايهگذاريها ايفا ميكند. نوسان نرخ ارز با ممانعت از ترسيم دورنمايي روشن در سرمايهگذاريهايي كه نياز به منابع ارزي هم دارند، بازدارنده سرمايهگذاريها خواهد بود. حال آنكه اگر نرخ ارز فارغ از بالا يا پايين بودن آن، در دامنه كوچكي در حال نوسان باشد، ترسيم افق سرمايهگذاريها راحتتر و مطمئنتر خواهد بود. اين موضوع البته در دولتهاي مختلف در قالب يكسانسازي نرخ ارز مطرح شده است؛ طرحي كه تاكنون امكان تحقق آن فراهم نشده است. در اين بين باوجود شدت يافتن بحثهاي مطرح شده درمورد يكسانسازي نرخ ارز در دولت يازدهم، دولت روحاني هم زمان دقيقي را براي اين موضوع اعلام نكرده است. با وجود اين، در بودجه سال آينده به ميزان 100ميليارد تومان اعتبارات درراستاي يكسانسازي نرخ ارز منظور شده است.
سازوكارهاي تقويت سرمايهگذاري
براساس نتايج اين مطالعه، مجموعه سياستهاي اتخاذ شده در بازار اعتبارات به ايجاد عدم تعادل (اضافه تقاضا نسبت به عرضه) در اين بازار ختم ميشود. بر اين اساس، بين نرخ سود تسهيلات و ميزان تسهيلات اعطايي به بخشهاي اقتصادي بده-بستاني وجود دارد. همچنين، ميزان تسهيلات بانكي مهمترين عامل محرك سرمايهگذاري بخشهاي توليدي (بهويژه بخش صنعت و معدن) است، بنابراين تنگناي مالي يا همان كميابي منابع مالي نقش موثري در محدود كردن سرمايهگذاري بهويژه در بخش صنعت و معدن دارد. در اين راستا، بهعنوان راهحلي براي افزايش سرمايهگذاري در بخشهاي مولد بايد راهكاري همچون تقويت بانكهاي توسعهيي مانند بانك صنعت و معدن از طريق افزايش سرمايه اين بانكها را در نظر داشت. همچنين توسعه مالي براي تسهيل جريان تامين مالي به بخشهاي توليدي، كنترل تورم براي كاهش اثرات مخرب آن بر عرضه و تقاضاي تسهيلات و عدم افزايش نياز به منابع براي سرمايهگذاري و جلوگيري از آثار جانشيني بين تخصيص منابع بخش دولتي و خصوصي از جمله راهكارهايي است كه پژوهش حاضر درراستاي تقويت سرمايهگذاري متذكر ميشود. ايجاد فضاي باثبات و محيط امن براي سرمايهگذاري و همچنين هدايت و مديريت منابع نظام بانكي به بخشهاي مولد ديگر راهكارهايي است كه براي تقويت سرمايهگذاري در توليد بايد مدنظر قرار گيرد.
منبع:تعادل
یک نظر اضافه کنید
شماره موبایل شما منتشر نخواهد شد.پر کردن فیلد های ستاره دار اجباری است.*
امتیاز شما