

معمای خودمان
معمای خودمان
«ابرچالش»؛ واژهای که مسعود نیلی به عنوان اقتصاددانی فعال و آشنا بارها درباره مشکلات اقتصاد ایران به کار بردهاست. اما ابرچالشها واقعا چه هستند؟ «بحران آب»، «محیطزیست»، «بیکاری»، «چالشهای نظام بانکی»، «صندوق بازنشستگی» و «کسبوکارهای خرد»؛ اینها همگی ابرچالشهایی هستند که از نگاه مسعود نیلی در حال حاضر گریبان اقتصاد ایران را گرفتهاند. این اقتصاددان معتقد است تا زمانی که هر یک از این چالشهای بزرگ یا به اصطلاح «ابرچالشها» به صورت دقیق مورد بررسی قرار نگیرند نمیتوان اقتصاد ایران را اصلاح کرد. از نگاه او هر یک از این ابرچالشها مانند موجودی زنده هستند که شناسنامهای دارند، برای شناخت آنها باید دید در چه سالی و کجا شکل گرفتهاند و اکنون چگونه تغذیه میشوند و رشد پیدا میکنند. در واقع اگر کسی نگران آینده اقتصاد ایران است ابتدا باید این ابرچالشها را مورد تجزیه و تحلیل قرار بدهد. نیلی نقطه آغازِ بررسیهای خود را «دولت» قرار میدهد چرا که معتقد است دولت موثرترین و مهمترین نهاد در تاریخ اقتصادی و سیاسی کشور به شمار میآید. از اینجا به بعد میتوان آینده اقتصاد کشور را زیر سایه دولت و در حضور ابرچالشها پیشبینی کرد و هر جایی نیاز به اصلاح است از همین حالا به فکر بود.
ایران 1330 با ایران امروز خیلی فرق داشت. آن زمان جمعیت کشور حدود 16میلیون نفر بود که از آن میان 13میلیون نفر روستایی بودند و تنها 3میلیون نفر در شهرها زندگی میکردند. در آن زمان دولت تواناییهای بسیار کمی داشت و منبع درآمد چندانی نداشت. اما آن سالها نفت تازه به میدان آمدهبود و قصد داشت خواب اقتصاد را آشفته کند. درآمد صادرات نفتی نصیب دولت شد و در نتیجه شهر و شهرنشینی توسعه پیدا کرد. مسعود نیلی در دنیای اقتصاد مینویسد: «دولت به معنای ارائهدهنده خدمات عمومی نظیر آموزشوپرورش، بهداشت و درمان، آموزش عالی و نظیر آن شکل گرفت و به تدریج صنعت با محوریت دولت ایجاد شد.» در واقع آنطور که نیلی میگوید، دولت در نگاه مردم به وسیلهای برای دست یافتن به توسعه ناگهانی تبدیل شد؛ توسعهای که باید تدریجی و با فرایندی طولانیمدت به دست میآمد. یعنی در حالیکه سه پدیده دولت، شهر و صنعت باید دستبهدست هم بدهند و توسعه را ایجاد کنند، در ایران توسعه از دولت و با خواست و اراده آن آغاز میشود و با همان دولت هم ادامه پیدا میکند.
*آنها پل میسازند، حتی اگر رودخانهای نباشد
دهه 30 گذشت و نوبت به دهه 40 یا همان عصر طلایی اقتصاد ایران رسید، دههای برای رشد اقتصاد و رشد سرمایهگذاری؛ اما همهچیز آنقدر هم شیرین نبود. مسعود نیلی در اینباره مینویسد: «همزمان با این دستاوردها، در همین دوران بذر بزرگترین و مخربترین مشکل اقتصاد ایران یعنی کسری بودجه مزمن کاشته شد و پایه اساسیترین بیماریِ اقتصاد ایران گذاشته شد چرا که سیاستمداران دیگر خود را مقید به قید بودجه نمیدیدند و تصور میکردند که باید به هر قیمت کارهای بزرگی به انجام برسانند. نقل قولی از نیکیتا خروشچف وجود دارد که میگوید سیاستمداران پل میسازند حتی اگر رودخانهای وجود نداشتهباشد.» نیلی معتقد است این بیماریِ کسریِ بودجه تا نیمه اول دهه 1350 نیز در ایران ادامه داشت تا بالاخره انقلاب اسلامی به پیروزی رسید اما آن ذهنیتِ سالهای قبل از انقلاب به قوت خود باقی ماند: «شرط لازم و کافی برای تحولات کشور، اراده دولت است.»
دهه 60، دهه هزینههای گزاف بود؛ جمعیت ناگهان رشد پیدا کرد و همزمان جنگ 8ساله به وقوع پیوست. بر اساس بررسیهای نیلی، این عوامل باعث افزایشِ هزینههای دولت شد که به دنبال آن زخمِ کهنه کسریِ بودجه را عمیقتر کرد. فشارهای سنگینِ مالی باعث میشود دولت به فکر تأمین منابع از محلهای دیگری بیفتد و از همینجا سروکله صندوقهای بازنشستگی و بانکها پیدا میشود. در واقع سیل بدهیهای دولتی به صندوقهای بازنشستگی و بانکها آغاز شد و رفتهرفته بیماریِ بودجهای دولت به صندوق بازنشستگی و دولت هم سرایت پیدا کرد. به این ترتیب دو ابرچالشِ صندوقهای بازنشستگی و بانکها ریشه در تفکرات سنتیِ قدیمی و اشتباهات گذشته دارند که باید اکنون اصلاح شوند.
بحران آب هم با رویکردی مشابه ایجاد شدهاست. به گفته نیلی، با تصویب قانونی در سال 1361، دسترسیِ همگان به منابع آبی آزاد میشود و در نتیجه مصرف آب ناگهان افزایش پیدا میکند. یک سلسله مشکلات در کشور به راه میافتد که ریشه در مصرف بیرویه منابعِ طبیعی و منابع مالی دارد. این ابرچالشها رفتهرفته به موانعی برای رشد و سرمایهگذاری تبدیل میشوند. نیلی میگوید: «این ابرچالشها، نتیجه و حاصل سیاستهایی بودهاند که در طول زمان خودمان اتخاذ کردهایم و کسی از بیرون نظامِ تصمیمگیری بر ما تحمیل نکردهاست.» به این ترتیب نخستین قدم، پذیرفتنِ اشتباهات گذشته و سعی در جبران آنهاست: «این پرسش باید مورد واکاوی قرار گیرد که ما چگونه خودمان به دست خودمان این ابرچالشها را به وجود آوردهایم.» این اقتصاددان معتقد است کشور میتواند با دولتی متخصص و مدیریتی پایدار به آیندهای بهتر دست پیدا کند. او در گفتوگو با شرق نیز گفتهاست: «اعمال یک مدیریت ناپخته و پمپاژ پول، با سرعتی باورنکردنی اقتصاد ایران را ونزوئلایی خواهد کرد.» بزرگترین باور او نیز در این جمله خلاصه شده که یک بار در اتاق ایران گفتهبود: «باعث مشکلات اقتصادیِ ما هیچکس جز خودمان نیست.» به این ترتیب نیلی معمای توسعهنیافتگیِ ایران را در این سالها در یک کلام خلاصه میکند: «خودمان» و در نهایت اصلاح ساختارهای اقتصادی را تنها راهحلِ پیش رو میداند.
مسعود نیلی
اقتصاددان ایرانی متولد 1334 در همدان است. کارشناسیِ خود را در رشته مهندسی عمران از دانشگاه صنعتی شریف دریافت کرده؛ کارشناسیِ ارشد و دکترا را نیز در رشته اقتصاد از دانشگاه منچستر انگلستان دریافت کردهاست. او در دوران ریاستجمهوریِ هاشمی رفسنجانی به مدت سه سال معاون سازمان برنامه و بودجه ایران بود. همچنین به عنوان مشاور رئیسجمهور در امور اقتصادی، دبیر ستاد هماهنگی اقتصادی جمهوری اسلامی ایران، استاد دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف، و رئیس موسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامهریزی فعالیت داشتهاست. او همچنین دستیار ویژه رئیسجمهور در امور اقتصادی و دبیر ستاد هماهنگی اقتصادی در دولت دوازدهم است. تا کنون 7جلد کتاب در حوزههای مختلف اقتصاد کلان و اقتصاد سیاسی از مسعود نیلی منتشر شده که «اقتصاد ایران» و «اقتصاد ایران و معمای توسعهنیافتگی» جزو معروفترین آثار او به شمار میآیند.
منبع:آینده نگر
یک نظر اضافه کنید
شماره موبایل شما منتشر نخواهد شد.پر کردن فیلد های ستاره دار اجباری است.*
امتیاز شما