

احياي دوباره سازمان برنامه و بودجه دخالت در كار خدا نيست!
احياي دوباره سازمان برنامه و بودجه دخالت در كار خدا نيست!
حميد ميرزاده (رييس پيشين سازمان برنامه و بودجه و استاد دانشگاه )
سازمان برنامه و بودجه جايي است كه اگر خوب كار كند بسياري از مشكلات اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي كشور حل ميشود. طرح احياي سازمان برنامه و بودجه توسط رياستجمهوري نشاندهنده اهميت اين سازمان است كه بسيار هوشمندانه انجام شد. چند سالي است پس از انحلال اين سازمان كليدي در دولت قبل، عقلاي دلسوز كشور فارغ از هر ديدگاه اقتصادي و سياسي، به تبعات انحلال سازمان پي برده و آثار ناخوشايند آن بر اقتصاد و ساير حوزههاي توسعهيي ايران را گوشزد كرده بودند؛ از همين رو احياي سازمان به يك مطالبه عمومي مخصوصا از سوي صاحبنظران تبديل شده بود.
متاسفانه بعضي كارشناسان با احياي مجدد سازمان برنامه و بودجه مخالفت ميكردند و احياي آن را برگشت به عقب و به زيان بخش خصوصي و سياست خصوصيسازي ميدانستند و معتقد بودند عقل چند كارشناس نميتواند به جاي عقل كلي بازار بنشيند و حتي بعضي از ايشان احياي سازمان را دخالت در كار خدا ميدانستند!
به نظر ميرسد اگر به واقعيتهاي اقتصادي، سياسي، حقوقي و قانوني ايران توجه كنيم چنين قضاوتي نخواهيم كرد.
به نظر نگارنده، چنين طرز تلقي از سازماني كه طي بيش از شش دهه گذشته مسووليت سازماندهي و هماهنگي و تدوين و نظارت عملياتي بر 10 برنامه قانوني مصوب پنجساله كشور و برنامه چشمانداز 20ساله را برعهده داشته - هرچند دردمندانه بايد گفت نقش كليدي و اختيارات و اقتدار قانوني آن در دولت قبل تضعيف شد- و بيش از 53 سند بودجه سنواتي را طراحي و تنظيم و بر اجراي آنها نظارت كرده و دبيري شوراي اقتصاد را بر عهده داشته و همواره قدرت سناريونويسي براي مقابله با بحرانهاي اقتصادي كشور را داشته است و خدمات ارزندهيي به توسعه كشور مخصوصا توسعه زيربنايي و تنظيم نظام فني و اجرايي آن كرده و هزاران كارشناس باتجربه تربيت كرده و مرجع اصلي انديشه توسعه اقتصادي و اجتماعي كشور و منطقه بوده، نوعي ظلم و ضايعكردن اجر كارشناساني است كه در اين سازمان دلسوزانه زحمت كشيده و با رنج و مرارت به آباداني ايران كمك كردهاند.
لابد كساني كه تشكيل مجدد سازمان برنامه و بودجه را دخالت در كار خدا ميدانستند، توجيهگر اقدامات دولت نهم بودند كه آن دولت بر پايه همين استدلال در تير سال 1386، بيش از 28 شورا مثل شوراي اقتصاد و شوراي عالي اشتغال و چندين شورا و ستاد ديگر كه هريك به جاي خود از توسعه امور اقتصادي و اجتماعي و فرهنگي كشور مراقبت ميكردند را منحل كرد كه نتيجه چنين اقدامي چندپارگي و آسيبديدگي اقتصاد كشور و زمينهساز فسادها و نابسامانيهايي شد كه آثار آن را امروز در زندگي مردم ميبينيم؛ زيرا با كاهش نقش يا حذف جايگاهمحوري سازمان برنامه و بودجه و شوراها و ستادهاي مذكور، امكان هماهنگي ميان دستگاههاي ستادي و اجرايي از بين رفت و منابع كشور در دولت گذشته بيشتر صرف امور بيبازده يا كمبازده شد و شفافيت اقتصادي هم از بين رفت.
سازمان برنامه و بودجه خود همواره كارشناسان برجسته و كاركشتهيي داشته، اما در فرآيند برنامهريزي و تصميمسازي هيچگاه اين سازمان تنها نبوده و در كنار خود مديران و كارشناسان دستگاههاي اجرايي و دانشگاهيان را همراه داشته و با مشورت با ايشان تصميم ميگرفته است. بنابراين سنخيت كار اين سازمان اتفاقا از نوع كار با عقل جمعي و مشورتي است و سوابق تمام برنامههاي مصوب نشان ميدهد كه همه كارشناسان ذيربط در بخشهاي مختلف با سازمان همفكري و همگامي داشتهاند.
اقتصاد ايران بيش از يك قرن به درآمدهاي نفت و گاز و پتروشيمي متكي است و در سنوات اخير اين اتكا هنوز وجود دارد.
از طرفي طبق قانون اساسي، اقتصاد ايران بيشتر دولتي طراحي شده و بار سنگيني از تعهدات بر عهده دولت گذاشته شده است كه البته اين عيبي بزرگ و مشكلي سترگ است كه در فرصت مناسب بايد حل شود.
اما به هر حال در كشوري كه به لحاظ تاريخي و قانوني قسمت اعظم منابعش از طريق عوايد ملي است، چگونه ميشود در چنين فضايي از واقعيتهاي اقتصادي و الزامات قانوني چشمپوشي كرد و جايگاهي براي تخصيص بهينه منابع ملي و نظارت بر هزينهكرد آن قائل نبود و امر عقلايي نظارت جمعي و سيستميك را به عقل كلي بازار سپرد؟!
نتيجه چنين اقدامي را در دولت گذشته ديديم كه با وجود درآمدهاي عظيم نفتي و گازي و پتروشيميايي نهايتا نرخ بيكاري و نرخ تورم و ميزان رشد اقتصادي به چه وضعيت اسفباري رسيد و عوارضي مثل فساد مالي در سايه عدم شفافيت اقتصادي به جايي رسيد كه بخش خصوصي هم رشد نكرد.
اتفاقا اگر بخواهيم بسياري از تصديگريهاي نابجايي كه امروز در دست دولت است، به بخش خصوصي بسپاريم كه بايد بسپاريم، تنها جايي كه به عنوان يك سازمان فراجناحي ميتواند اين ضرورت حياتي اقتصاد ايران را پيگيري كند، همين سازمان برنامه است. بايد به دولت تدبير و اميد بهخاطر اين اقدام بنيادين -هرچند بايد زودتر انجام ميشد- تبريك گفت.
اميد است احياي اين سازمان همراه با بازگشت اقتدار قانوني و تقويت نقش نظارتي آن هم باشد. اين يكي ديگر از كارهاي درست دولت يازدهم است كه نقش و جايگاه اصلي سازمان برنامه و بودجه شوراي اقتصاد را به آن برگرداند.
منبع:سازمان مدیریت و برنامه ریزی
یک نظر اضافه کنید
شماره موبایل شما منتشر نخواهد شد.پر کردن فیلد های ستاره دار اجباری است.*
امتیاز شما