ehdasrd

مشاوران اتاق در كارهاي اجرايي دخالت نخواهند كرد

مشاوران اتاق در كارهاي اجرايي دخالت نخواهند كرد

مشاوران اتاق در كارهاي اجرايي دخالت نخواهند كرد

مصاحبه تعادل با احمد پورفلاح:

هفته گذشته دومين حكم غلامحسين شافعي ثبت شد تا شاهد بازگشت احمد پورفلاح به اتاق بازرگاني ايران باشيم. پورفلاح بيش از 20سال در هيات نمايندگان اتاق بازرگاني تهران و ايران حضوري فعال داشت و در دوره قبل با وجود تمام اصرارها حاضر به ثبت‌نام در انتخابات نشد. با اين وجود بعد از گذشت يك سال و نيم و حضور مجدد شافعي بر صندلي رياست پس از انتخاب دبيركل نخستين حكم تحت عنوان«مشاور عالي» به نام پورفلاح خورده شود. وي كه در اين يك سال برنده نشان شواليه و جايزه لئوناردو (جايزه سال اقتصاد ايتاليا) از سوي نخست‌وزير ايتاليا شد بيشتر وقت خود را به رسيدگي به كارهاي محك، شركت سكو و اتاق بازرگاني ايران و ايتاليا مي‌پرداخت اما به نظر مي‌رسد قرار است شاهد حضور مجدد وي در عرصه‌هاي تصميم‌گيري اتاق بازرگاني باشيم.

 

آقاي پورفلاح، چه اتفاقي باعث شد شما به عنوان مشاور عالي اتاق برگزيده شويد و تصميم به بازگشت به اتاق بازرگاني بگيريد؟

من آقاي شافعي را به دلايل مختلفي دوست دارم و بين ما روابط دوستانه‌يي هميشه برقرار بود. اول اينكه هر دوي ما از انجمن مديران صنايع هستيم و در اين شبكه سال‌هاست كه همكاري داريم. البته من همه كساني را كه صادقانه كار مي‌كنند را دوست دارم. در جريان انتخابات رييس جديد اتاق بازرگاني هر دو طرف انتخابات با من صحبت كردند و خواستند كه در صورت پيروزي به آنها كمك كنم. من هم به هر دو گروه گفته بودم كه در حد بضاعت و در قالب يك تيم كارشناسي مي‌توانم در كنار شما باشم. هنوز هم اعتقاد من اين است كه كار بايد به صورت كار تيمي انجام شود و حكم مشاور عالي در همين راستا بود. با اين وجود هنوز درباره جزئيات كار صحبت نشده است. از نظر من قرار است يك تيم مشاوره‌يي روي شاخه‌هاي مختلف اقتصاد كلان نظر دهد و مسائل را تجزيه و تحليل كند. حالا كه آقاي شافعي اين حكم را صادر كرده است در نخستين جلسه بايد ايشان نظرات و انتظارات خود و ظرفيت‌هاي تخصيصي به اين حلقه مشورتي را مشخص كند و بعد من برنامه‌هاي خود را خواهم گفت. برخلاف چيزي كه در سوال مطرح كرديد قصد من بازگشت به اتاق بازرگاني نيست و واقعا وقت براي اين كار ندارم. از نظر من هسته مشورتي و شوراي مشاوران قرار نيست در مسائل جزيي وارد شود. ما رييسي داريم كه توانمند است اما در مسائلي كه رييس صلاح بداند ورود خواهيم كرد.

با اين حساب آيا شما قرار است كار اجرايي بكنيد؟

خير، مشاور تعريف مشخصي دارد. كسي كه طرف مشورت قرار مي‌گيرد جزو بدنه اجرايي نيست. اين اتفاق در گذشته افتاده است اما من در نظر دارم در شوراي مشاوران تنها به مشورت دادن و تبيين راه بپردازد و همچنين مسائل مشخصي كه به من يا كميته مشورتي ارجاع داده مي‌شود ورود كند. اجرا و ضمانت اجرايي اين مشورت‌ها با رييس و هيات رييسه است. اگر مشاوران بخواهند در كار اجرايي وارد شوند تداخل در اجراي كارها پيش خواهد آمد و من چنين روشي را قبول ندارم.

عنوان شما مشاور عالي نوشته شده است. اين عنواني است كه در دوران محسن جلال‌پور ايجاد شد. تفاوت مشاور و مشاور عالي در چيست؟ به ويژه آنكه هنوز مشاوراني از دوران نهاونديان در اتاق

حضور دارند؟

از نظر من اين طور در ذهن آقاي شافعي اين موضوع جا افتاده است كه مسووليت هسته مشاورين بر عهده مشاور عالي است. حجم كار در شوراي مشاوران به حدي بالا است كه بازنگري اساسي بايد در روال اتاق صورت گيرد و گروه مشاوراني براي اين كار بايد ايجاد شود. در عين حال اين شورا اين انتظار را دارد كه ديدگاه‌هاي مشاوران اجرايي شود. اگر آنها پيشنهاد بدهند و اجرايي نشود اين حس ايجاد خواهد شد كه كارآيي ندارند. برنامه هسته مشاورين اين است كه افراد كارا كه روي مسائل مختلف شناخت دارند را دور هم جمع كنند.

جمع‌بندي مباحث آنها بايد در اختيار رييس قرار گيرد. همچنين طبيعتا مواردي را راسا رييس تشخيص مي‌دهد كه در اختيار اين شوراي مشاورين قرار گيرد و آنها خود يا به وسيله كميته‌هايي روي آن تصميم‌گيري كنند. هدف اصلي اين است كه از افراد واجد شرايط كمك گرفته شود و كارها به روالي پيش برود كه جامعه چشم انتظار آن است.

بياييد نگاهي به وضعيت موجود اتاق در دوره هشتم بيندازيم. اتاق در دوره هشتم به كدام مسير حركت كرد و در ادامه بايد به چه مسيري برود؟ آيا مساله‌يي در اين ميان مغفول واقع شده است؟

حقيقت اين است كه من در اين دوره كانديدا نشدم و اطلاعات كاملي از اين دوره ندارم. اطلاعات من بر اساس نظر ديگران است و قضاوت خيلي منطقي نمي‌توانيم درباره شرايط امروز اتاق بازرگاني بكنم. عده‌يي مي‌گويند اتاق در جهت اهداف نبوده است و بعضي برعكس آن مي‌گويند بر اساس شرايط و اوضاع چندان بد نيست. من فقط مي‌دانم كه جلال‌پور مدير توانمندي بود و از خواب و خوراك و خانواده خود براي اتاق هزينه كرد. اما چيزي كه از بيرون قابل مشاهده است، اين است كه اتاق بيش از حد بزرگ شده و چابكي گذشته را از دست داده است. سنگيني بيش از حد اتاق كم‌كم به يك معضل بدل گشته است. روي سازمان و سيستم ارتباطي اين اتاق بايد بازنگري جدي صورت گيرد. من نمي‌دانم به كار‌گيري افراد كه اتفاقا در چند سال گذشته بسيار زياد بوده است بر اساس شايسته‌سالاري صورت گرفته يا خير. از نظر من بايد يك كميته انتخاب داشته باشيم كه بر اساس ويژگي افراد آنها را انتخاب كند تا با حداقل هزينه بشود اتاق را كارا كرد. هيچ سازماني نمي‌تواند در نقطه مطلوب باشد و به همين دليل با وجود آنكه اطلاعات من به روز نيست مي‌گويم مي‌شود وضعيت اتاق را بهتر كرد. اگر بگوييم اتاق با راندمان 100درصد كار مي‌كند غلط است ولي هنوز نيازمند آمار و اطلاعات هستيم و بايد كارنامه اتاق بر اساس واضعيت‌ها ديده شود. كميته مشاورين نيز براي دادن مشورت نياز به اين اطلاعات دارد. اول بايد سيستم اتاق و نحوه ارتباط با افراد مرتبط اعم از اعضا و بدنه دولت مشخص و براي بهبود آن برنامه‌ريزي شود. اما باز هم تاكيد مي‌كنم شوراي مشاورين مطلقا نبايد خود را درگير مسائل جزئي و داخلي مانند مسائلي پرسنلي كند.

در انتخابات اخير يك خط كشي توسط مفسرين توضيح داده مي‌شد كه بر اساس آن تمامي گروه‌ها پشت شافعي جمع شدند و ائتلاف فردا در طرف ديگر بود. آيا اين خط كشي را قبول داريد؟

برخلاف دوره‌هاي قبل اين دوره خطوط خيلي واضح و قطعي نبود و فضا جابه‌جا شد. قبلا به اين شكل بود كه شهرستان‌ها به صورت مطلق يك طرف خط بودند و تشكل‌ها و تهران نيز مطلقا در طرف ديگر. در اين انتخابات بعضي از شهرستان‌ها به طرف غيرشهرستاني تمايل داشتند و در مقابل بعضي از تشكل‌ها به كانديداي شهرستاني راي دادند. حتي در تهران نيز همه مطلقا به يك نفر راي ندادند. اين نشانه خوبي است، اين موضوع را من نشانه پختگي اتاق مي‌دانم. اتاق به اين بلوغ رسيده است كه من مي‌توانم از كانديدايي حمايت كنم كه گروهم مخالف آن است. اين‌بار خط كشي به شكلي كه مي‌گوييد نبود و سبد راي‌ها يك دست نشد. گاهي دو دوست قديمي متمايل به دو فرد رقيب مي‌شوند. بسياري از دوستان ما اين بحث را داشتند كه 2 كانديدا تفاوت جدي با هم ندارند و به همين دليل نتيجه چندان متفاوت نيست بلكه بايد كاري كنيم كه اتاق از همگرايي نيفتد و رييس با راي حداكثري انتخاب شود. از نظر من وقتي به كارنامه دو كانديدا نگاه مي‌شود با وجود تمام تفاوت‌ها مانند سوابق دولتي و خصوصي و غيره اما وزن دو كانديدا تقريبا برابر بود و فاصله بين آنها بسيار كم بود. اتفاقا همين فاصله كم در راي‌ها هم ديده شد و فاصله كمي بين آراي دو كانديدا بود. از نظر من هر دو نفر واجد شرايط رييس شدن بودند. اتفاق مهمي كه رخ داد اين بود كه اين انتخابات باعث نشد كه اوپوزيسيون در اتاق شكل گيرد و بعد از انتخابات هر دو طرف به خوبي با يكديگر كار مي‌كنند.

شما نايب‌رييس مجمع فعالان توسعه هستيد، مجمع فعالان توسعه در انتخاب آقاي شافعي چقدر اثرگذار بود؟

در اين دوره مجمع فعالان توسعه صندلي زيادي در هيات نمايندگان نداشت ولي به دليل قدمت حضورشان و ارتباط خوبي كه با افراد، دولت، مجلس و تشكل‌ها داشتند اثر زيادي داشتند. برآوردهاي اوليه اين نتيجه را دور از دسترس توصيف مي‌كرد اما ديدگاه مجمع فعالان توسعه اين بود كه اتاق تهران با حضور خوانساري به خوبي اداره مي‌شود و نبايد تغييري در تهران رخ دهد. در حقيقت اتاق تهران اتاقي بسيار مهم و پراهميت است و به همين دليل نبايد يك نفر بر هر دو اتاق مديريت مي‌كرد. اگر شافعي رييس اتاق تهران بود شايد نظر مجمع كاملا برعكس مي‌شد و از خوانساري حمايت مي‌كرديم. مساله اصلي براي ما اين بود كه اتاق تهران مهم اس پس نبايد يك نفر بر هر دو اتاق تهران و ايران رياست كند. با اين وجود دو خطي انتخابات كمتر از هميشه پررنگ بود و در جواب شما بايد بگويم كه مجمع فعالان نقش بسيار پررنگي داشت.

منبع:تعادل

تعداد بازدید : 1122
اشتراک گذاری:
هنوز دیدگاهی ثبت نشده‌است.شما هم می‌توانید در مورد این مطلب نظر دهید

یک نظر اضافه کنید

شماره موبایل شما منتشر نخواهد شد.پر کردن فیلد های ستاره دار اجباری است.*

امتیاز شما