

ملاحظات استراتژيک با روسيه
ملاحظات استراتژيک با روسيه
دکتر حسام الدين واعظ زاده
اينکه کشورها دوستان خود را انتخاب ميکنند، اما بايد با همسايگان خود زندگي کنند، يک اصل و واقعيت در روابط بينالملل است. روابط ايران و روسيه هم بايد بر همين اساس مورد قضاوت و ارزيابي قرار گيرد. ايران و روسيه همسايگاني هستند که صدها سال سابقه روابط پر فراز و نشيب داشتهاند، اما براي تعريف و تعيين حد و مرز اين روابط که در مواقعي از آن به «روابط استرتژيک» ياد ميشود، نياز به واکاوي دقيقتري دارد که در اين مختصر به مواردي از آن اشاره ميشود.
روابط ناپايدار و خصمانه گذشته ميان دو کشور، ميتواند تجربهاي گرانبها براي جلوگيري از تکرار آن وقايع تلخ در آينده باشد. امروز ايران و روسيه، به مرحلهاي از خرد و بلوغ سياسي رسيدهاند که ميتوانند منافع مشترکي براي خود تعريف کنند، هر چند اشتراکات پنجگانه "ديني، زباني، فرهنگي و تمدني و قدرت بين المللي" ميان آنها براي ايجاد روابط استراتژيک معمول جهاني موجود نيست، اما در صورت استمرار تعامل کنوني، ميتواند الگوي جديدي از اين نوع روابط ميان همسايگان باشد.
با اين وجود، روابط ايران و روسيه با آنچه در ادبيات روابط بين الملل امروز به عنوان «روابط استراتژيک» ناميده ميشود، بسيار متفاوت است؛زيرا روابط استراتژيک و دائميزماني ايجاد ميشود که لااقل "متغيرهاي پنجگانه " ميان دو قدرت بين المللي وجود داشته باشد، مانند روابط استراتژيک ميان بريتانيا و آمريکا که بعد از جنگ جهاني دوم به وجود آمد و همچنان با فراز و نشيبهايي شالوده و شاکله اصلي آن حفظ شده است.
يکي از شاخصهاي اصلي روابط استراتژيک اين است که اگر به شريک استراتژيک کشوري تعرض نظامي شود، طرف ديگر بايد به طور همه جانبه در جنگ به کمک آن کشور بيايد. از اين منظر آيا روابط ايران و روسيه استراتژيک است؟
نکته ديگر آنکه در جامعه روسيه چه اتفاقي افتاده است که امروز روابط ايران و روسيه ميتواند «استراتژيک» باشد؟ به اختصار بايد گفت بخشي از علل لازم براي تحقق روابط استراتژيک، به روند تحولات و سياست داخلي کشورها بستگي دارد: پرسش مهم اين است که دولتهاي بعدي روسيه از چه حزب و گروه سياسي و با چه گرايش (غربي يا ضد غرب) خواهند بود؟ آيا اين روابط ميتواند براي يک دوره 50 ساله استمرار يابد يا فقط به خط مشي دولت آقاي پوتين بستگي دارد؟ اينکه تا چه اندازه روسيه و نخبگان آن به شاخصهاي دموکراتيک اعتقاد دارند و تا چه مقدار اين امکان وجود دارد که با مشارکت مستقل مردم، قدرت سياسي از يک دولت به دولت ديگر ميتواند منتقل شود؟
نميتوان با استفاده از مصاديق موجود بينالمللي، روابط ايران و روسيه را استراتژيک توصيف کرد و با اين برداشت، دچار اشتباه در تحليل و محاسبه شد.
از ابتداي تاسيس نظام جمهوري اسلامي و با توجه به مديريت دولتهاي متعدد ، ايران از يک ثبات داخلي نسبي و دکترين امنيتي مشخص و معيني برخوردار بوده است، اما آيا اين ثبات سياسي و چرخه انتقال قدرت براي دولتها در روسيه هم وجود داشته است يا در آينده نزديک و دور وجود خواهد داشت؟ آيا روسيه در دکترين نظاميخود و در منازعات منطقهاي همچنان تسخير سرزمينها را مانند شبه جزيره کريمه، آبخازيا، اوستيا و ... پيش خواهد گرفت؟ پرسشهاي زيادي براي تعيين نوع روابط ميان ايران و روسيه بايد پاسخ داده شود: آيا آقاي پوتين با همان عملگرايي که در سياست خارجي اتخاذ کرده، توانسته است روند دموکراتيک داخلي و مشارکت آزاد سياسي را براي تمرين دموکراسي و رقابت ميان احزاب چپ، راست و غربگراي روسيه ايجاد کند؟ آيا بخش تجارت خصوصي و بازرگانان روسيه، ايران را به عنوان يک شريک استراتژيک ميشناسند؟
در غير اين صورت، به علت نبود متغيرهاي پنجگانه ميان دو کشور و عدم تناسب قدرت نظامي، تکنولوژيک و... ميان آنها، روابط استراتژيک براساس معيارهاي موجود در روابط بينالملل براي ايران و روسيه صدق نميکند. با اين حال، ميتوان روابط ايران و روسيه را «روابط استراتژيک زماني و فضايي» تعريف کرد. اين روابط از نوع استراتژيک، اما وابسته و قانم به «زمان و فضا» ي موجود منطقهاي و اهداف و منافع کوتاه مدت ميان دو کشور است، روابطي که به زمان حيات دولتها و فضاي حاکم و دغدغههاي امنيتي ميان دو کشور بستگي دارد.
روابط ايران و روسيه اصولا از بعد امنيتي و نظاميفراتر نرفته است. در صورت غيبت ملاحظات امنيتي، آينده اين روابط چگونه خواهد بود؟ آيا مناسبات تجاري ميتواند جايگزيني براي روابط امنيتي باشد؟ اينک بخش خصوصي روسيه در کدام پروژههاي مهم و بزرگ اقتصادي و صنعتي در ايران(به غير از هستهاي)، فعاليت دارند؟ حضور تجار ايراني در روسيه، تبادل توريست و مبادله دانشجو ميان دو کشور در سال به چه ميزان ميرسد؟ آيا ايرانيان براي سفر به روسيه به راحتي ميتوانند ويزا بگيرند و در طول اقامت خود با چه تجربه و خاطرهاي به کشور خود بازميگردند؟ در هر سال، چه تعداد شهروندان روسيه به ايران سفر ميکنند؟ مسلمانان روسيه تا چه اندازه از حقوق مساوي نسبت به ساير شهروندان روسي در اجتماع، آموزش، اقتصاد و مناسب دولتي و سياسي برخوردارند؟ آيا مراجع ديني و روحانيون ايران، از تعامل روسيه با مسلمانان اين کشور رضايت خاطر دارند؟ اين موارد، همه عوامل تعيين کننده در ايجاد «روابط استراتژيک» است.
علاوه بر پرسشهاي فوق، سياست داخلي روسيه و روند چرخش قدرت سياسي و امکان فعاليت احزاب درروند انتخابات پارلماني، شوراها و رياست جمهوري اين کشور، ميتواند تاثير خود را بر سياست خارجي روسيه نمايان سازد. اگر آقاي مدودف در انتخابات سال 2018 دوباره بر مسند رياست جمهوري روسيه بنشيند و احتمال آنکه با يک وقفه در دوره بعد از وي، آقاي پوتين براي چهارمين بار، به مقام رياست جمهوري روسيه، يعني براي دو دوره 6 ساله دست يابد- اگر اين فرضيه به واقعيت برسد- روابط دو کشور با رياست جمهوري آقاي پوتين (بيش از 20 سال به عنوان رئيس جمهوري) چگونه خواهد بود؟
با عنايت به ملاحظات فوق، در اين کلام مختصر بايد توجه داشت که موفقيتهاي ويژهاي که ايران و روسيه در اين مقطع حساس کنوني به دست آوردهاند، نشانهاي از عملگرايي و اعتمادسياسي دو کشور براي ورود و تاثيرگذاري در مناسبات منطقهاي است.
منبع:اطلاعات
یک نظر اضافه کنید
شماره موبایل شما منتشر نخواهد شد.پر کردن فیلد های ستاره دار اجباری است.*
امتیاز شما