

دگردیسی مدیریت بحران در واحدهای صنعتی
دگردیسی مدیریت بحران در واحدهای صنعتی
رشد فناوری و شیوههای متنوع تولید میتواند خطرات گوناگونی را برای واحدهای صنعتی در پی داشته باشد. از اینرو باید روشهای مدیریت بحران به اقتضای زمان بروزرسانی شود.
یکی از اصولی که در مدیریت خطرها و بحرانها در واحدهای صنعتی مورد تاکید قرار میگیرد برنامهریزی و پیشبینی است یعنی به موازات صنعت مورد فعالیت و خطرهای احتمالی برای آن پیشبینیهای لازم انجام شود تا در زمان وقوع بحران بتوان کمترین خسارتها را داشت. البته منظور از بحران تنها بروز آتشسوزی در واحد صنعتی یا تخریب دستگاهها یا نقص فنی نیست. گاهی بحرانهایی در دل واحد صنعتی بهوجود میآید که شاید آنچنان در دایره برنامهریزی نگنجد یا برخورد با آنها نیازمند دقت بیشتری باشد. برخی از بحرانهایی که در مجموعه یا سازمان صنعتی ممکن است مدیران با آنها مواجه شوند عبارتند از: بیانگیزگی کارکنان، بکارگیری مدیران نالایق در قسمتهای مختلف، دست نیافتن به اهداف کارخانه یا سازمان، نارضایتی مشتریان یا خدمتگیرندگان، بیاعتمادی کارکنان و مجموعه مدیران (بحران اطمینان)، اعتصاب کارکنان، بحرانهای مالی، ناکارآمدی قوانین و بخشنامهها و اتفاقات غیرقابل پیشبینی در بروز هرکدام از این موارد، مدیریت بحران به معنی انتخاب معقولترین راهحل برای برخورد و مهار آن است.
چه باید کرد؟
زمانی که هرکدام از این بحرانها به وجود میآید مدیریت یک واحد صنعتی باید بتواند با شناخت نوع بحران و اولویتبندی به موضوع رسیدگی کند. به علاوه اینکه عوامل موثر در بروز بحران را شناسایی کرده و زمینههای لازم را برای حل یا کنترل آن به کار گیرد. این مورد شامل فراهم کردن امکانات و راهحلهای مناسب و نیز آمادهسازی زمینه مشارکت کارکنان است. امکان دارد در سطحی بالاتر مدیر صنعتی نیازمند تشکیل ستاد بحران باشد تا پیامدهای احتمالی هرکدام بررسی شود. حتی در برخی مواقع نیازمند یاری مددکاران اجتماعی یا روانشناسان صنعتی هستیم تا بحران را به نحو مطلوب مدیریت کنیم. با توجه به آنچه گفته شد میتوان مدیریت بحران را به چند مرحله فرآیند پیشبینی بحران، پیشگیری از وقوع بحران، مداخله و هدایت بحران و سالمسازی بعد از وقوع بحران تقسیم کرد. با این حال ممکن است برخی از بحرانها در واحدهای صنعتی همراه با تنش و آشوب باشند. گاهی افراد داخل سازمانی با تحریک دیگران به ایجاد تنش در داخل سازمان میپردازند و درحقیقت با تصورات ذهنی یک فرد که ناشی از مسائل خانوادگی و مشکلات روحی است به تحریک دیگران پرداخته و باعث ایجاد ناآرامی و اغتشاش در سازمان صنعتی شوند که به تشدید بحران کمک میکند از اینرو مدیر صنعتی باید از وجود چنین افرادی آگاه باشد تا غافلگیر نشود؛ چراکه غافلگیری نخستین عامل مخرب در بحرانهاست بنابراین باید هنگام غافلگیری در اسرع وقت آن را مدیریت کرد تا از تشدید بحران جلوگیری شود. باید بدانیم که تصمیمگیریهای مهم همواره از ضروریات مدیریت بحران در لحظات ابتدایی است.
گستردگی دامنه مدیریت بحران
شرایط کنونی کسبوکار در کشور ما بسیار تحت شرایط خطرپذیری قرار دارد. از آتشسوزی و نقص فنی در کارخانه و کارگاه گرفته تا تغییرات و نوسانات نرخ ارز و نرخ بهره بانکی که همه اینها، واحدها و بنگاههای اقتصادی را با مخاطره روبهرو میکند. در این میان شاید پیشبینی نقص یک دستگاه در کارخانه راحتتر باشد اما پیشبینی آتشسوزی ناگهانی اندکی دور از تصور است. ممکن است شما بهعنوان یک مدیر صنعتی صبح از خواب بیدار شوید و ببینید قسمتی از فضای کارخانه دچار حریق شده یا تعدادی از دستگاهها خراب شدهاند و هزینه بسیاری متحمل شدهاید. باید قبل از به وجود آمدن این رویدادها آنها را پیشبینی و مستندسازی کنید تا از اندوخته هزینهای که برای این رویدادها در نظر گرفتهاید استفاده کنید و به نوعی غافلگیر نشوید. امروزه بهدلیل پیچیدهتر شدن فناوریهای سازمانی و نیز پیچیدگیهای محیطی روابط علت و معلولی گسترده شده و در نتیجه بهسادگی نمیتوان دستهبندی خاصی از بحرانها ارائه کرد؛ چراکه کارها به مرور تخصصیتر شده از این رو ارتباط میان پیچیدگی فناوریها و فرآیندهای تولید ایجاب میکند تا مدیر صنعتی با تمامی فرآیندهای سازمانی و تولیدی آشنا باشد. یکی از دلایل رشد مدیریت بحران در سازمانهای صنعتی نیز پیچیدهتر شدن نوع ریسکها در محیطهای صنعتی و بزرگ شدن صنایع تولیدی است. آنجا که بحث متنوعسازی در تولید صنعت مطرح میشود بهطور قطع بکارگیری دانشهای مختلفی را نیز در پی دارد. این دانشها ریسکهای مخصوص خود را به همراه دارند و برای کنترل آنها به افراد با تجربیات ویژه نیاز است تا بتوانند خطرهای مختلف را بررسی و کنترل کنند. یکی از دلایل نیاز سازمانها و صنایع به مدیریت بحران، کنترل هزینههای پیدا و ناپیدایی است که مدیران تولیدی را با خطر یا بحرانهای اقتصادی روبهرو میکند. این هزینهها شامل انواع خسارتها، هزینههای بیمه، هزینههای ایمنی و هزینههای اداری میشود که جزو هزینههای پیداست. اما هزینههایی که بهدلیل تخصیص نادرست منابع در تولید ایجاد میشوند، هزینههای ناپیدایی هستند که میتوانند موجب افت یک سازمان یا یک واحد صنعتی شوند بهطوری که قدرت تصمیمگیریهای بهینه را از مدیران صنعتی سلب و زمینههای بروز انواع بحران را مهیا میکنند. بنابراین لزوم مدیریت بحران در سازمان و صنایع بیش از پیش میشود. البته برخی از بحرانها همچون بحرانهای مالی و ورشکستگی در محدوده سیاستهای اقتصادی و دولتی نیز قابل تحلیل است؛ چراکه نمیتوان با قطعیت گفت تمامی بحرانها را یک کارآفرین یا مدیر صنعتی لایق بتواند از سر بگذراند. مصطفی رناسی، نایبرییس اتاق بازرگانی اصفهان در این زمینه به صمت گفت: «هیچ واحد صنعتی تمایل به تعطیلی ندارد اما در بیشتر مواقع کنترل بحران از دست مدیر صنعتی خارج میشود یا اینکه توانایی مقابله با آن را ندارد برای چنین واحدهای صنعتی که زیر بار فشار بحران اقتصادی خم شدهاند تنها راهحل تزریق تسهیلات و منابع مالی است تا دوباره جان بگیرند. به علاوه اینکه بحران انگیزه در واحدهای صنعتی و بدهکاریهای پیاپی واحد صنعتی را شبیه انسانی میکند که انرژی ندارد. »
بروزرسانی روشهای مدیریت بحران
بحران از هر نوعی که باشد باید دلیل و نوع آن را شناسایی کنیم تا راهکارهای مقابلهای مفید را بتوانیم ارائه دهیم. این بحرانها ممکن است عوامل درونی و بیرونی داشته و ناشی از نوعی بیتدبیری و نبود آیندهنگری در سیستم صنعتی باشند؛ با این حال باید به خوبی آنها را مدیریت کرد تا واحد صنعتی بتواند روی پای خود بایستد. حسین ساسانی، عضو انجمن مدیران صنایع در این زمینه به صمت گفت: بیشتر بحرانهایی که هماکنون در واحدهای صنعتی دیده میشود ناشی از ظرفیتهای ناکافی و نشاتگرفته از نبود قدرت پیشبینی و برنامهریزی مدیران آنهاست؛ مدیرانی که به شرایط باثبات اقتصادی عادت کرده بودند و شاید بسیار کم بتوانند در شرایط بیثبات و ناپایدار بحران را از سر بگذرانند؛ به علاوه اینکه بهدلیل منابع محدود حاضر به سرمایهگذاری در حوزههایی همچون مدیریت منابع انسانی یا اطلاعاتی نیستند تا جهشی در نحوه مدیریت آنها ایجاد شود. از اینرو میتوان این دسته از مدیران را جزو افرادی دانست که قابلیتهای لازم را ندارند. پس ضروری است یا از روشهای نوین مدیریتی برای مقابله با بحرانها بهرهمند شوند یا کنار بروند و افرادی کاردان را جایگزین خود کنند تا از پس بحرانها بر بیایند. ساسانی افزود: البته همه بحرانها ناشی از مدیریت درونی واحدهای صنعتی نیست و بخشی نیز به شرایط کسبوکار برمیگردد. با این حال باید روشهای مدیریتی نوین و جدید را جایگزین روشهای پوسیدهای کرد که در شرایط بحران جواب نمیدهد. نکته مهمی که در این میان به ذهن میرسد این است که مدیریت بحران باید به موازات رشد فناوری و تخصصهای جدید در واحدهای صنعتی پویا و روی مولفههای آن تجدیدنظر شود. شاید در داخل واحد صنعتی کارکنان تمایلی به اعتصاب نداشته باشند و با یکدستکاری در دستگاهها یا رایانهها کل سیستم را با خطر مواجه کنند. از اینرو واحدهای صنعتی در مقیاسهای بزرگتر نیازمند تیمهای امنیتی و مدیریت بحران هستند که با شیوههای مدیریتی جدید نیز آشنا باشند.
منبع:روزنامه صنعت، معدن تجارت
یک نظر اضافه کنید
شماره موبایل شما منتشر نخواهد شد.پر کردن فیلد های ستاره دار اجباری است.*
امتیاز شما