

پیشنهاد شبهه برانگیز وزیر صنعت
پیشنهاد شبهه برانگیز وزیر صنعت
وزارت صنعت، معدن و تجارت به دلیل تامین مواد اولیه مورد نیاز کارخانه «توانآور آسیا» که تولیدکننده ورقهای قلعاندود و از اعضای این انجمن است، پیشنهاد کاهش تعرفه واردات ردیف تعرفه یادشده را ارائه داده و این در حالی است که این ردیف تعرفه علاوه بر مواد اولیه شرکت مذکور، سایر گریدهای ورق سرد طومار زیر 5/0 میلیمتر را نیز در بر میگیرد که کارخانههای تولیدکننده ورق سرد کشور با وجود دارا بودن توان تولید آن و به دلیل ضعف تقاضا فقط نیمی از ظرفیت خود را پوشش دادهاند و بالغ بر 7/2 میلیون تن ظرفیت معطل مانده در این بخش وجود دارد.
واردات گزینشی برخی اقلام فولادی ید طولانی دارد
ظاهرا ماجرای واردات گزینشی برخی اقلام فولادی که ید طولانی هم در کشور دارد، تمامی ندارد. اذهان عمومی هنوز داستان واردکنندگان فولاد ممزوج در سال 94 را که اقدام به واردات یک میلیون و 800 هزار تن فولاد کرده بودند را فراموش نکرده بود که باز ماجرای پیشنهاد گزینشی واردات دیگری خبرساز شد.
در سال 94 واردکنندگان فولاد ممزوج اقدام به واردات یک میلیون و 800 هزار تن فولاد کردند که براساس آمار گمرک میزان واردات این کالا در سال 92 حدود هفت هزار و 500 تن بوده تا جایی که واردات آن 240 برابر شده این در حالی است که حتی گفته میشود فولادی هم که وارد شده، غیرممزوج و معمولی بوده است.
فولاد ممزوج در واقع فولادی است که خالص نباشد و حد و مرز دقیقی برای خلوص آن در نظر گرفته نشده است. فولاد ممزوج یا همان فولاد آلیاژی بیشتر برای مصارف خاص است و در صنایع خاص استفاده میشود. به عبارت دیگر چند آلیاژ با هم ترکیب شده و فولاد آلیاژی یا ممزوج را تشکیل میدهند. ورق فولاد آلیاژی در صنایع چاقوسازی، الکتروموتورسازی و... استفاده میشود و قیمت آن معمولا 10 برابر قیمت ورق فولاد معمولی است.
اتفاق جالبی که در زمینه واردات فولاد ممزوج افتاده، آن بود که تا قبل از سال 94 تعرفه واردات فولاد به میزان چهار درصد بود. بنا بر ادعای دولتیان به دنبال فشار تولیدکنندگان فولاد بر مسوولان مبنی بر افزایش تعرفه واردات فولاد، میزان تعرفه عمده واردات فولاد در سال 94 با تصمیم مسوولان دولتی از 4 به 15 درصد افزایش یافت اما تعرفه واردات فولاد ممزوج در همان میزان چهار درصد باقی ماند.
براساس آمار گمرک واردات فولاد ممزوج به دلیل مصرف پایینش در کشور در سال 90 تنها 18 هزار تن بوده که در سال 91 به 21 هزار تن و در سال 92 به 7500 تن رسید.
اما در سال 93 ناگهان این رقم به 169 هزار تن و در سال 94 با جهشی غیرقابل باور به یک میلیون و 800 هزار تن صعود کرده است!
به عبارت دیگر واردکنندگان فولاد ممزوج ناگهان با استفاده از شرایط بهینهای که قانون در اختیار آنها گذاشته نزدیک به یک میلیون و 800 هزار تن فولاد ممزوج وارد کشور کردند که مورد استفاده آن در صنایع بسیار محدود است! و اصلا نیاز فولاد غیرممزوج کشور هم در این حد نبود. به بیان دیگر فولادی که در سال 92 ارزش وارداتش حدود 10میلیون دلار بوده، ناگهان در عرض دو سال آنقدر متقاضی پیدا کرد که ارزش واردات آن به حدود830 میلیون دلار در سال 94 رسید. پرسش این است که چگونه واردات فولاد ممزوج که رقم آن 7500 تن در سال 92 بوده در سال 94 به یک میلیون و 800 هزار تن رسیده است به عبارتی واردات آن 240 برابر شده است.
این پرسش هم مطرح میشود که نیاز کشور به فولاد آلیاژی یا ممزوج چقدر است که این میزان واردات تنها در سال 94 رخ داده است؟
واردات یک میلیون و 800 هزار تن فولاد ممزوج رقم بالایی است. حتی نیاز بازار معمولی کشور نیز در این حد نیست. چگونه این مقدار فولاد ممزوج ناگهان مانند سیل به کشور سرازیر شده است؟
اصلا قانونگذاران دولتی در سال 94 به چه دلیل ناگهان تعرفه واردات چهار درصدی را به 15درصد رساندند اما تعرفه واردات فولاد ممزوج همان چهار درصد باقی ماند؟ آیا این مساله زمینه سوءاستفاده واردکنندگان را برای واردات عظیم سیلآسا فراهم نکرد؟ علت کار چه بود؟
جالب است بدانیم پس از سال 94 و ناگهان در سال 95 میزان تعرفه واردات انواع فولاد ممزوج و غیرممزوج برابر شده و برای آن 20 درصد در نظر گرفته شد! آیا افزایش ناگهانی تعرفه سایر محصولات فولادی و دست نخوردن تعرفه فولاد ممزوج به بهانه مصرف پایین آن، نباید موجب کاهش واردات فولاد ممزوج شود؟ پس چرا واردات آن رقم صعودی در پیش گرفت و طی یکی، دو سال از 7500 تن به یک میلیون و 800 هزار تن رسید در حالی که مصرف فولاد ممزوج در کشور بسیار ناچیز است و نیازی به این همه واردات نیست. جالب است که فولاد وارداتی به ظاهر ممزوج طی این دو سال در بازار کاملا فروخته شد و سود کلانی را به جیب واردکنندگان سرازیر کرد. اگر بهانه این بود که فولاد ممزوج مصرف پایین دارد، از این رو باید وارداتش هم کم شود نه آنکه ناگهان سیر صعودی واردات چشمگیر آن تعجب همگان را برانگیزد.
پرسش دیگر آن بود که این حجم عظیم فولاد ممزوج به چه کسانی فروخته شد، کجا رفت و خریداران آن چه کسانی بودند؟ آیا نیاز کشور به فولاد آلیاژی این حجم عظیم فولاد وارداتی ممزوج است؟ چرا گمرک نسبت به این حجم عظیم واردات حساسیت به خرج نداد؟
این ماجرا و سریال تکراری انگار ادامهدار است. حالا در جدیدترین اقدام پیشنهاد کاهش تعرفه واردات ورق سرد و اسلب فولادی آن هم از سوی بالاترین مقام وزارتی به نفع یک تولیدکننده خاص و به ضرر سایر تولیدکنندگان بسیار جالب توجه است. این امر اعتراض سایر فولادسازان را به همراه داشته است.
انجمن تولیدکنندگان فولاد در نامهای به معاون اول رییسجمهور پیشنهاد وزیر صنعت برای کاهش تعرفه واردات ورق سرد و اسلب فولادی را غیرکارشناسی خواند و خواستار بازنگری در آن شد.
در این نامه که در اختیار فارس قرار گرفت آمده است:
جناب آقای دکتر جهانگیری
معاون اول محترم رییسجمهور و رییس ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی
با سلام و احترام
مطلع شدیم که اخیرا وزیر محترم صنعت، معدن و تجارت طی نامهای به حضرتعالی کاهش تعرفه واردات تعدادی از ردیف تعرفههای فولادی را پیشنهاد دادهاند که در این خصوص علیرغم تصریح مواد 2 و 3 قانون بهبود مستمر محیط کسب و کار، متاسفانه مشورتی با این تشکل صورت نپذیرفته است لیکن پیشنهادات این انجمن که حاصل جمعبندی 5 جلسه سه ساعته کارشناسی و مدیریتی کارخانجات تولیدکننده فولاد کشور و مطالعات مربوطه میباشد، طی نامه شماره 745 - 95 مورخ 15/10/95 (که جهت استحضار حضرتعالی نیز به پیوست همین نامه ارسال میگردد) به اطلاع ایشان رسیده است.
چه باید کرد؟
علی ایحال این انجمن ضمن اعلام مخالفت خود با دو بخش از پیشنهاد مذکور درخصوص کاهش تعرفه واردات ورق سرد و اسلب فولادی توجه حضرتعالی را به موارد ذیل جلب مینماید:
الف) کاهش تعرفه واردات ورق سرد با ردیف تعرفه 73091800:
طبق بررسیهای این انجمن، وزارت صنعت، معدن و تجارت به دلیل تامین مواد اولیه مورد نیاز کارخانه «توانآور آسیا» که تولیدکننده ورقهای قلعاندود و از اعضای این انجمن میباشد، پیشنهاد کاهش تعرفه واردات ردیف تعرفه یادشده را ارائه داده است و این در حالی است که این ردیف تعرفه علاوه بر مواد اولیه شرکت مذکور، سایر گریدهای ورق سرد طومار زیر 5/0
میلیمتر را نیز در بر میگیرد که کارخانجات تولیدکننده ورق سرد کشور علیرغم دارا بودن توان تولید آن و به دلیل ضعف تقاضا فقط نیمی از ظرفیت خود را پوشش دادهاند و بالغ بر 7/2 میلیون تن ظرفیت معطل مانده در این بخش وجود دارد.
بر این اساس و در جهت حل مساله پیشنهاد میشود:
1- ردیف تعرفه 72091800 مربوط به ورقهای سرد طومار زیر 5/0 میلیمتر به دو ردیف تعرفه با شرح زیر تفکیک گردد:
ردیف تعرفه 72091810 برای ورقهای سرد طومار با ضخامت 3/0 میلیمتر و کمتر از آن با تعرفه 10 درصد
ردیف تعرفه 72091890 برای ورقهای سرد طومار با ضخامت بالاتر از 3/0 میلیمتر تا 5/0 میلیمتر با تعرفه 20 درصد
2- حذف سرفصلهای تعرفهای 7209، 7210، 7211، 7212 از بند 3 یادداشت ذیل مندرجات فصل 72
ب) کاهش تعرفه واردات اسلب و شمش فولادی با ردیف تعرفههای 72071190، 72071290، 72071900:
در حال حاضر ظرفیت تولید اسلب قابل عرضه در کشور به حدود 5 میلیون تن رسیده که بیش از دو برابر نیاز داخلی آن است. در چنین شرایطی اقدام به کاهش تعرفه واردات این محصول بسیار جای تعجب دارد! ضمن اینکه شرح ردیف تعرفههای مذکور به گونهای است که علاوه بر اسلب (تختال)، بیلت و بلوم (شمش) فولادی را نیز شامل میشود. حال آنکه بیش از 40 درصد ظرفیت کارخانهها تولیدکننده بیلت و بلوم کشور معطل مانده است و در صورت کاهش تعرفه واردات آن، قطعا تعدادی از کارخانهها که با همین تعرفه حداقلی امکان بقا و حفظ سطح اشتغال پیدا کردهاند، مجبور به تعطیلی و توقف تولید خواهند شد.
بنابراین با توجه به موارد فوقالذکر از حضرتعالی استدعا دارد ترتیبی اتخاذ فرمایید که پیشنهاد مذکور جهت بررسی بیشتر و انجام کارشناسیهای مفصلتر به وزارت صنعت، معدن و تجارت عودت شود تا انشاءالله با همکاری و مشورتگیری از تشکلهای بخشخصوصی نظیر این انجمن، پیشنهادات جامعتری برای طرح و تصویب در هیات محترم دولت ارسال گردد و منافع ملی کشور را بیش از پیش برآورده کند.
منبع:جهان صنعت
یک نظر اضافه کنید
شماره موبایل شما منتشر نخواهد شد.پر کردن فیلد های ستاره دار اجباری است.*
امتیاز شما