ehdasrd

گفت‌وگوی ملی برای چهار ابرچالش برق

گفت‌وگوی ملی برای چهار ابرچالش برق

گفت‌وگوی ملی برای چهار ابرچالش برق

نسخه مهار چهار ابرچالش صنعت برق در نشست مشترک متولیان نیرو با نمایندگان بخش‌خصوصی پیچیده شد. آسیب‌شناسی‌ها نشان می‌دهد «مکانیزم ناکارآمد قیمت‌گذاری»، «کاهش سرمایه‌گذاری»، «کسری بودجه» و «افزایش بدهی» چهار ابرچالشی هستند که اقتصاد برق و انرژی را در گرداب مشکلات گرفتار کرده است.

اما برای فرار از این تله‌ها چه باید کرد؟ به اعتقاد متولیان نیرو برای رهایی از این دام‌ها، باید چهار اقدام فوری «اجماع ملی در حل مسائل»، «اصلاح نظام مالی و اقتصادی»، «اصلاح ساختار حقوقی و قراردادی» و «توسعه متوازن و پایدار» در بدنه صنعت برق کشور عملیاتی شود. این نسخه در حالی برای خروج از ابرچالش‌ها پیچیده شد که سکاندار نیروی کشور گفت‌وگوی ملی در حل مسائل صنعت برق را که اتحاد بخش‌خصوصی و دولت را در برمی‌گیرد شاه‌کلید عبور از دست‌اندازها در کوتاه‌مدت دانست.

نشست صمیمانه روز گذشته وزیر نیرو با تشکل‌ها و فعالان بخش‌خصوصی صنعت برق با طرح چالش‌ها، نظرات و پیشنهادهایی همراه بود. به اعتقاد نمایندگان بخش‌خصوصی برق، چند ابرچالش، اقتصاد برق و انرژی در ایران را آزار می‌دهد. در وهله نخست این «مکانیزم ناکارآمد قیمت‌گذاری» است که اجازه نمی‌دهد عرضه و تقاضای برق متعادل شود. در وهله دوم «کاهش سرمایه‌گذاری‌ها» به دلیل اینکه منابع مالی شرکت‌های صنعت برق آب رفته، دست‌اندازهایی را در جاده تامین مالی این صنعت استراتژیک سبز کرده است. «کسری بودجه» ابرچالش سوم است. به اعتقاد بخش‌خصوصی این معضل از عدم توازن در درآمدها و هزینه‌های صنعت برق تغذیه می‌شود. ابرچالش چهارم اما «افزایش بدهی‌ها» است که به معضلی تنومند و ریشه‌دار در سال‌های گذشته تبدیل شده است. به باور فعالان صنعت برق، انباشت بدهی‌‌ها باعث شده کسب‌وکارها از تب و تاب بیفتند و در این میان زیان‌ده نهایی این بدهکاری‌ها، تولیدکنندگان برق باشند.

اما این ابرچالش‌ها چه تاثیرات مخربی بر صنعت برق کشور گذاشته‌اند؟ در بُعد کلان، ابرچالش‌های اقتصاد برق به‌عنوان ریشه مشکلات این صنعت، نه‌تنها منجر به رکود صنعت برق شده است، بلکه زنجیره تامین صنعت برق که متشکل از شرکت‌های سازنده، پیمانکار و مشاور است نیز به‌واسطه این چالش‌ها دچار شرایط بحرانی شده‌اند. در بُعد کوچک‌تر اما، ابرچالش‌های صنعت برق و انرژی در کشور به ۶ چالش دیگر از جمله «قراردادهای یکجانبه»، «توقف پروژه‌ها»، «کمبود نقدینگی»، «رکود در بازار»، «تامین مواداولیه و فلزات» و «کاهش صادرات» جان بخشیده‌اند.

بررسی‌ها نشان می‌دهد قراردادهای صنعت برق، به‌صورت یکجانبه بوده و فاقد مکانیزم‌های تعدیل دیرکرد پرداخت است و در نتیجه تمامی خسارات ناشی از دیرکرد کارفرمای دولتی و افزایش هزینه نهاده به بخش‌خصوصی تحمیل می‌شود. از سوی دیگر باتوجه به جهش قیمت ارز و فلزات، قیمت تمام شده پروژه‌ها افزایش پیدا کرده است و به دلیل عدم جبران هزینه‌ها، قراردادهایی به ارزش ۳ هزار میلیارد تومان متوقف شده است. همچنین به دلیل تاخیر پرداخت مطالبات شرکت‌های بخش‌خصوصی توسط دولت، شرکت‌های زنجیره تامین دچار کمبود نقدینگی و جریمه پرداخت دیون خود شده‌اند. از سوی دیگر با کاهش سرمایه‌گذاری در بخش زیرساخت‌های تولید، انتقال و توزیع، بازار کسب‌وکارهای شبکه صنعت برق دچار رکود شدید شده است. تامین مواد اولیه (فلزات اساسی) و تجهیزات وارداتی نیز به دلیل تحریم‌ها و آشفتگی بازارها، دچار اختلال شده است.

در آخر هم پسرفت در روند صادرات نتیجه‌ وجود ابرچالش‌هایی بوده که در این صنعت به چشم می‌خوردند. براساس ارزیابی‌های صورت گرفته در سال ۹۶ صادرات صنعت برق ۷۰ درصد کاهش یافته است و همچنین پیش‌بینی می‌شود با توجه به شرایط بین‌المللی این روند همچنان ادامه داشته باشد.

وزیر چه گفت؟

اما در نشست دیروز وزیر نیرو در مقابل طرح ابرچالش‌های صنعت برق از سوی فعالان بخش‌خصوصی سخنان خود را با طرح یک پرسش آغاز کرد؛ آیا زمانی که می‌گوییم صنعت برق یک صنعت زیربنایی است به این جمله و گزاره‌ای که به کار می‌گیریم، دقت داریم؟ از دیدگاه من ایران بدون آدم‌های توسعه‌یافته، توسعه نمی‌یابد. زیرا اگر جایی را هم سراغ داریم که بدون آدم‌های توسعه‌یافته، توسعه‌ای فیزیکی و سازه‌ای را تجربه کرده است، می‌دانیم که توسعه اجاره‌ای است و نه بیشتر و همه چیز مانند یک گلوله برفی در تابستان ذوب می‌شود و فرو می‌ریزد.  بنابراین اساس توسعه‌یافتگی، انسان‌های توسعه‌یافته هستند. زمانی در دنیا تقسیم‌بندی‌ها این‌گونه بود. جهان اول، جهان دوم، جهان سوم یا کشورهای توسعه‌یافته یا کشورهای در حال توسعه. اما در تقسیم‌بندی‌های واقعی، دنیا به شهروندان توسعه‌یافته و توسعه‌نیافته تقسیم شده است. شما می‌توانید به‌عنوان یک شهروند در قلب یک منطقه دور افتاده، یک فرد توسعه‌یافته به حساب آیید.

به همین دلیل از دیدگاه من پیش‌نیاز توسعه‌یافتگی ایران، وجود به اندازه کافی انسان‌های توسعه‌یافته در هر بخشی است. اگر می‌گوییم صنعت برق یک صنعت زیربنایی است، باید بپذیریم که رفتارهای ما چه در دولت و چه خارج از دولت، باید رفتارهای توسعه‌یافته‌ای باشد. یکی از المان‌های آن هم دوربینی کافی است. اگر می‌بینیم که تجدیدپذیرها امروز گرفتار مشکلاتی شده‌اند، آیا بخشی از مشکلات این نیست که زمانی که این بخش آغاز به کار کرد همه دویدیم تا کارهای موجود را به جایی برسانیم؟ در این میان تعداد کمی بودند که فکر جمعی برای آینده پایدار این صنعت را در سر می‌پروراندند. یکی از راه‌های توسعه‌یافتگی این است که ما به فکر ۵۰ سال آینده خود باشیم.

رضا اردکانیان در ادامه گفت: در حال حاضر در منطقه‌ای قرار داریم که بیش از ۱۰ کشور متاسفانه تحت تاثیر جنگ، نیازمند بازسازی و سرعت یافتن ساخت‌وسازها هستند. دلمان را خوش نکنیم که در سال ۹۶، رتبه اول صادرات خدمات فنی و مهندسی را از آن خود کرده‌ایم. باید دید چه تعداد از بازارهای منطقه را در دست داریم. ما در بحث صادرات باید کارهای اساسی را انجام دهیم و به گفته آقای رئیس‌جمهور وزارت نیرو باید یکی از دستگاه‌هایی باشد که ارز مورد نیاز را تامین کند. سال‌های سال، دهه‌های متمادی، میلیون‌ها میلیون دلار از منابع کشور برای صنعت برق هزینه شده است که اکنون فصل باردهی آن است و باید به‌صورت ارزش افزوده به کشور بازگردد. از دیدگاه من تحقق این امر به اجماع ملی در مساله صنعت برق بازمی‌گردد. ظرفیت‌ها بسیار بالاست اما متاسفانه تاکنون آنچنان که باید این ظرفیت همگرا نشده است. ما به یک مبصر یا یک مجموعه هماهنگ‌کننده نیاز داریم. این اجماع ملی باید شکل بگیرد. ادبیاتمان باید تغییر کند.

بیایید یک قراری بگذاریم که از امروز و در آستانه تحریم‌های دولت آمریکا، در بخش صنعت برق این لفظ بخش‌خصوصی و دولتی را کنار بگذاریم و با نقش‌های متفاوت به یک تیم و خانواده تبدیل شویم. در این میان نباید به کسانی که به هر دلیلی نمی‌توانند نفع فردی خود را در قالب نفع جمعی ببینند، زحمت بدهیم و باید اجازه دهیم به کار خود برسند.

وزیر نیرو در ادامه تصریح کرد: باید یک تشکل را شکل دهیم و در آن بگوییم هدف ما در وهله اول تشکیل این اجماع ملی است. در این تشکل وزارت نیرو، صمت، بانک مرکزی، سازمان برنامه و بودجه، راه وشهرسازی، مرکز پژوهش‌های مجلس، کمیسیون انرژی مجلس، سندیکا و تشکل‌های بخش‌خصوصی مانند اتاق‌ها باشند و یک ماموریت مشترک تعریف کنیم و چالش‌ها را پیش‌رو بگذاریم و بعد آن را حل کنیم. می‌توان در این کارگروه کارهای اولیه ضروری مانند بحث صادرات و ارز را آغاز کرد. البته یک شرط بسیار بزرگ دارد و آن هم این است که افرادی پا پیش بگذارند که این روحیه را در خود ببینند که قادر هستند که اگر از آنها پرسیده شود چند نفر هستید، پاسخ دهند سه نفر. یکی من، یکی تو و یکی ما. کسانی که نمی‌توانند آن «ما» را ببینند، نیایند. چون کار سخت می‌شود. در یک سالی که دیروز سررسید آن بود و وارد دومین سال مسوولیتم شدم، با اطلاعاتی که از مجموعه دولت و بخشی از نمایندگان مجلس و در ریاست قوه مقننه و مجریه و سایر مجموعه‌ها می‌بینم این آمادگی وجود دارد که اگر ما واقعا با همین ادبیات و روحیه پا پیش بگذاریم بسیاری از چالش‌ها برطرف شود. امیدوارم هر چه زودتر سازمانی را شکل دهیم که حداقل در بخش برق صحبت بخش‌خصوصی و دولتی در میان نباشد و صحبت یک سازمان چندوجهی با بازیگرهای متفاوت و متنوع که همه در آن حضور دارند در میان باشد.

منبع:دنیای اقتصاد

تعداد بازدید : 772
اشتراک گذاری:
هنوز دیدگاهی ثبت نشده‌است.شما هم می‌توانید در مورد این مطلب نظر دهید

یک نظر اضافه کنید

شماره موبایل شما منتشر نخواهد شد.پر کردن فیلد های ستاره دار اجباری است.*

امتیاز شما