

سريال برجامها به «برجام 2» رسيد
سريال برجامها به «برجام 2» رسيد
فرهاد فزوني :بالاخره برجام سياسي ميتواند برجام اقتصادي را فعال كرده و به سرمنزل مقصود برساند يا مذاكرهكنندگان داخلي برجام اقتصادي سختگيرتر و پرتوانتر از مذاكرهكنندگان خارجي هستند؟
1- در سالهاي دبستان و دبيرستان، موضوع انشاي متداول بسياري از درسهاي انشا سوال معروف «علم بهتر است يا ثروت» بود. پدران و مادران هم هميشه به فرزندان خود توصيه ميكردند كه حتما علم را بر ثروت برتر بدانند چراكه از علم ثروت حاصل خواهد شد ولي با ثروت عالم نميتوان شد.زهي خيال باطل. سالها گذشت و ديديم كساني كه با ديپلم و لطايفالحيل صاحب نيمي از يك صنعت شدند و عزت و احترام را براي خود خريدند و بسياري با مدرك دكتري براي امرار معاش به مسافركشي و سرايداري پناه بردند. البته امروز هم اگر موضوع «علم بهتر است يا ثروت» را در دانشگاهها به مسابقه انشانويسي بگذاريم چندين كتاب با نظرات مختلف نوشته خواهد شد. 2- امروزه موضوعهاي ديگري براي انشانويسي در دست انشانويسان حرفهيي افتاده است. «برجام بهتر است يا برجام 2؟» «تورم بهتر است يا ركود؟» بدون ترديد برجام نتايج مثبت و قابل تاملي داشت. باوجود آنكه سياستمداران مذاكرات را پشت درهاي بسته برگزار ميكردند، فرصتهايي را هم فراهم آورد تا سخنرانيها و نوشتارهاي بسياري پيرامون برجام، همايشها و رسانهها را پر كنند. با توافقات انجام شده هم به اين نتيجه رسيديم كه بهكارگيري صحيح دانش ديپلماسي و گفتمان سياسي ميتوان به نتايج برد-برد دست يافت و شايد با لغو تحريمها و مديريت درست از توانمنديها اقتصاد كشور را شكوفا كرد و به ثروت رسيد. پس بازهم علم بهتر از ثروت است. 3- اما مشكلات بسيار عميق و پيچيده اقتصاد كشور و ركود چشمگير كه كاهشي 25درصدي در شاخص توليد صنعتي را نشان ميدهد و منجر به بيكاري 4ميليون نفري جوانان كشور شده است و براي نجات از آن نياز به سالانه يكصد ميليارد دلار سرمايه داخلي و خارجي داريم، خبر داد كه خيلي زود از برجام ذوق زده شدهايم. حالا دولت كه تا امروز تمام هم و غم خود را معطوف به مبارزه با تورم كرده و با ايجاد ركود به جنگ با تورم رفته ظاهرا بهفكر طراحي برجام اقتصادي افتاده است و بعيد نيست كه سريال برجامها به اعداد بالاتري و با موضوغات مختلفي، مثلا برجام فرهنگي، ادامه يابد.البته اينبار برجام اقتصادي يا برجام2 از پرده برونافتاده و متخصصان اقتصادي و آنان كه حتي در دوران تحصيل يك يا دو واحد اقتصاد هم نخواندهاند، ولي امروز همگي صاحب نظرند، راهكارهاي فراوان و مختلفي را براي رفع مشكلات و جذب ثروتهاي داخلي و خارجي ارائه ميكنند. وزارت امور خارجه هم كه برنده برجام است بهفكر افتاده تا از مسابقه برجام2 عقب نيفتد و به فكر تقويت رايزنهاي اقتصادي خود است تا بتوانند سرمايههاي خارجي را بهتر جذب كنند.درنتيجه ظاهرا اين روزها سرمايه و ثروت جايگاه با ارزشتري را به دست آورده و بر علم داشته و نداشته بسياري پيشي گرفته است. چراكه امروز، بهقول انشانويسان دبيرستاني، بر همه واضح و مبرهن است كه اقتدار اقتصادي زير مايه اقتدار سياسي، نظامي، فرهنگي و علمي جامعه است و اينها همگي بيمايه فطيرند. پس ثروت بهتر از علم است. 4- نيم قرن پيش نتيجه ميگرفتيم كه با كسب علم ميتوان به ثروت دست يافت. ولي امروز گسترش رشتههاي مختلف علمي و زير مجموعههاي هر يك باعث شده كه بهدرستي ندانيم از كدام علم براي كسب كدام ثروت بايد بهره گرفت. در جرايد ميخوانيم كه مهندسين، حسابدارها، جامعهشناسان، سياستمداران و... همگي براي حل مشكلات اقتصادي كشور راهحل ارائه ميكنند.سر فصل بحثها نيز كم و بيش يكي است. يكسان شدن نرخ ارز، كاهش نرخ تسهيلات بانكي، كاهش بيكاري، اصلاح نظام مالياتي، اصلاح نظام يارانهاي، شفافسازي و افزايش رقابتها، مبارزه با فساد نهادينه شده، فعالسازي بخش خصوصي و... البته همانطور كه علم شعب مختلفي يافته، هر يك از اين سرفصلهاي كسب مال و ثروت نيز زير شاخههاي ديگري براي انشانويسي دارند. 5- سوال اين است كه با داشتن اين همه متخصص و دانشمند و ارائه روزانه اين همه راهكار كه ارائهدهندگان آنها همگي ادعا ميكنند كه دواي همه دردها هستند، چرا به سر منزل مقصود نميرسيم و به اهداف عاليه خود دست نمييابيم؟ ما كه علم داريم. علماي اعلام هم كه هر روزه نسخهيي شفا بخش مينويسند. پس چرا دولت از داروهاي اين بزرگواران براي رفع و دفع امراض مختلفي كه اقتصاد كشور به آن دچار شده استفاده نميكند؟ آيا اين داروها وجود دارند يا بخشي از آرزوها و زاييده تخيلات داستان پردازان هستند؟ آيا عوارض جانبي اين داروها را بدرستي تشخيص دادهاند؟ به عبارت ديگر آيا مقالهنويسان بهدرستي اهداف خرد و كلان جامعه، وظايف دستگاههاي حكومتي، اهداف گروههاي متضاد درون كشور، تمايز منافع ملي با منافع شخصي و گروهي، باورها و توانمنديهاي مديريتي دولتيان و تاثيرات تمامي اين عوامل بر يكديگر را به درستي تشخيص ميدهند؟ يا با تساهل و تسامح و شايد هم خوشخيالي، بسياري از اين تضادها و عوارض جانبي را ناديده ميگيرند و فقط مقاله مينويسند؟ آيا ميتوان نقش و قدرت آنان كه از چند نرخي بودن ارز، عدم شفافيت، فساد و اقتصاد متمركز و دستوري بهره ميگيرند را ناديده گرفت؟ آيا بخش خصوصي بايد حضور خصولتيها در اقتصاد كشور را ناديده بگيرد يا خواستار حذف آنان باشد؟ آيا دولت ميخواهد يا ميتواند دست خصولتيها را از اقتصاد كشور كوتاه كند؟ آيا دولت واقعا ميخواهد اقتصاد كشور را به بخش خصوصي بسپارد؟آيا دولت ميتواند عمده درآمد كشور را كه بهصورت يارانه بيخاصيت به 70 ميليون نفر پرداخت ميكند قطع و آنها را صرف پروژههاي عمراني كند؟ آيا دولت بايد توليد را فداي تورم كند؟ 6- در برجام ميدانستيم پيرامون چه مسائلي و با چه كساني مذاكره ميكنيم. آيا براي دستور كارها و اهداف برجام اقتصادي دولت با مذاكرهكنندگان توافقي دارد؟ در برجام2 با چه كساني بايد مذاكره كنيم؟ نام و نشان آنان كه بايد قانع كنيم، چيست؟ آيا اين هم همهچيز محرمانه است و ليست مذاكرهكنندگان در جيبها باقي ميماند؟ بالاخره برجام سياسي ميتواند برجام اقتصادي را فعال كرده و به سرمنزل مقصود برساند يا مذاكرهكنندگان داخلي برجام اقتصادي سختگيرتر و پرتوانتر از مذاكرهكنندگان خارجي هستند؟آيا عدم موفقيت در برجام اقتصادي ميتواند آثار برجام سياسي را هم به مخاطره بيندازد؟ دولت آمار و اطلاعات و علم دارد و آنان كه در مقابل برجام اقتصادي ايستادهاند ثروت دارند. بالاخره علم قويتر و بهتر است يا ثروت؟
منبع: تعادل
یک نظر اضافه کنید
شماره موبایل شما منتشر نخواهد شد.پر کردن فیلد های ستاره دار اجباری است.*
امتیاز شما