ehdasrd

دورنماي سرمايه‌گذاري‌هاي مشترك در كسب‌وكار

دورنماي سرمايه‌گذاري‌هاي مشترك در كسب‌وكار

دورنماي سرمايه‌گذاري‌هاي مشترك در كسب‌وكار

بعد از سفر اخير رييس‌جمهور فنلاند به ايران و امضاي تفاهمنامه‌هايي در بخش‌هاي فناوري، تجاري و بازرگاني با اين كشور، چشم‌انداز روشني از توسعه مراودات ميان دو كشور ايجاد شده كه در صورت استفاده مناسب از اين فضا مي‌تواند به بسياري از مطالبات اقتصادي دو طرف پاسخ دهد. فنلاند در بخش‌هايي مانند انرژي، پتروشيمي و گاز نيازمند ظرفيت‌هاي ايران است و ايران نيز براي انتقال فناوري‌هاي جديد از طريق اين كشور اروپايي مي‌تواند از اين ارتباطات سود ببرد. براساس اين دورنماي ارتباطي است كه وزير فنلاندي مي‌گويد در جريان سفر به تهران از نظم حرفه‌يي همتايان ايراني‌‌اش در بخش‌هاي مختلف اقتصادي دولت يازدهم، تحت‌تاثير قرار گرفته و اظهار اميدواري مي‌كند با تسهيل روابط مالي بين دو كشور همكاري‌هاي دوجانبه و حجم تجارت تا ۱۰برابر رشد داشته باشد. كاي مكانن، وزير توسعه و تجارت خارجي فنلاند، در سفري كه اخيرا به همراه رييس‌جمهور اين كشور و يك هيات بازرگاني به ايران داشت در گفت‌وگو با تسنيم به تشريح روابط اقتصادي و تجاري بين دو كشور و چشم‌انداز همكاري‌هاي آتي پرداخت؛ صحبت‌هايي كه با بررسي آن مي‌توان به درك شفاف‌تري از نوع نگاهي كه كشورهاي اروپايي نسبت به اقتصاد ايران دارند، رسيد. مكانن از ضرورت معرفي مشتري‌هاي ايراني توسط بانك مركزي براي بهبود مناسبات بانكي سخن مي‌گويد و از علاقه‌مندي بنگاه‌هاي فنلاندي براي سرمايه‌گذاري در ايران خبر مي‌دهد.

     

زمينه‌هاي توسعه همكاري‌هاي اقتصادي بين ايران و فنلاند را چگونه ارزيابي مي‌كنيد و چه تعداد تفاهمنامه امضا شده است؟

چهار تفاهمنامه در جريان سفر رييس‌جمهور فنلاند و هيات همراه به تهران امضا شد كه مهم‌ترين آنها درباره تامين مالي بود كه از سوي آژانس تامين اعتبار صادرات فنلاند، فين‌وِرا (FINNVERA) و طرف ايراني امضا شد. اين تفاهمنامه زمينه را مهيا مي‌كند تا آژانس فين‌وِرا بتواند گارانتي لازم را براي صادرات ارائه كند. اين موضوع، يك گام بنيادين و ضروري براي همكاري و مشاركت اقتصادي است. از سه تفاهمنامه ديگر، يكي درباره همكاري در زمينه انرژي بود، يكي ديگر نيز درباره خدمات مرتبط با پالايش زباله، تبديل زباله به انرژي و مسائل مرتبط با تامين مالي آن است. درباره فناوري اطلاعات و ارتباطات نيز مدير مهم‌ترين شركت ما يعني نوكيا همراه ما حضور دارد كه امروزه بر حوزه شبكه‌ها و خدماتي تمركز دارد و هم‌اكنون شبكه‌هاي بسيار سريع همچون 4G و 5G خدماتي را به فروش مي‌رسانند، شبكه‌هايي كه امكان استفاده از انواع جديد برنامه‌هاي كاربردي را براي تلفن‌هاي همراه فراهم مي‌كنند. به نظر مي‌رسد كه امكان خيلي خوبي براي افزايش همكاري بين اپراتورهاي پيشرو ارتباطي ايران و نوكيا وجود دارد.

درخصوص وزارت صنعت نيز بر سر موضوع سرمايه‌گذاري در ايران مذاكره كرديم. در اين حوزه نيز به نظر من امكان همكاري وجود دارد. چندين شركت وجود دارد كه با اعزام هيات‌هايي در حال برنامه‌ريزي براي سرمايه‌گذاري در ايران هستند، همچنين تعدادي ديگر از شركت‌هاي مستقر در فنلاند را مي‌شناسم كه به دنبال سرمايه‌گذاري در ايران هستند.

اگر بخواهيد اين حوزه‌هاي مختلف همكاري را اولويت‌بندي كنيد، كدام بخش‌ها بيش از همه براي فنلاندي‌ها مورد علاقه و جذاب‌تر است؟

اينكه يك حوزه را نام ببريم از بين چند مورد كه بيشتر مورد علاقه‌مندي هستند كمي دشوار است. اما بخش ارتباطات راه دور، توليد انرژي و بعد صنايع چوب و جنگلي، دست‌كم اين سه حوزه، مهم‌ترين بخش‌ها هستند.

مهم‌ترين دستاوردهايي كه در اين سه حوزه كسب كرديد يا مهم‌ترين تفاهمنامه‌ها را براي ما بازگو مي‌كنيد؟

مهم‌ترين مساله، برقراري روابط بانكي و عادي‌سازي آن است و از اين نظر تفاهمنامه با موسسات تامين مالي ايراني مهم‌ترين مورد بود.

اين يكي از مهم‌ترين حوزه‌هايي است كه ايران در مسير تعامل با كشورهاي ديگر در آن دچار مشكل است، يعني در تراكنش‌هاي بانكي. آيا چنين مساله‌يي به صورت مستقيم يا با واسطه از طريق برخي بانك‌هاي اروپايي انجام مي‌شود يا خير؟ به نظر شما اين مساله به سهولت پيش خواهد رفت يا دشواري‌هايي وجود خواهد داشت؟

اول بايد بگويم كه تمام بانك‌هاي اروپايي در سطح نظام اروپايي با يكديگر مرتبط هستند، بنابراين، اين امر همواره از طريق سيستم بانك مركزي اروپايي رخ خواهد داد. اما موضوعي كه در اينجا مطرح است، بانك‌هاي تجاري هستند، چه فنلاندي، سوئدي يا غيره... اينكه مطمئن باشند اگر پولي را منتقل كردند، در خصوص انجام تعهدات خود در قبال اقدامات و معيارهاي خزانه‌داري امريكا و برخي قوانين ضدپولشويي دچار مشكل نشوند.

من فكر مي‌كنم كه مانع موجود در اينجا بيشتر به خاطر عدم تمايل براي كار و سرمايه‌گذاري كافي در زمينه سازوكار «شناخت مشتري‌تان» است. به اين صورت كه اگر همتاي ايراني خود را نشناسيد و از آن اطلاع كافي نداشته باشيد، براي مثال اطمينان نداريد كه صاحب اصلي آن چه كسي است و در نتيجه شما براي انجام اين ريسك بي‌ميل بوده و در اين شرايط مي‌توان گفت كه ما همچنان منتظر باقي مي‌مانيم. ما هم‌اكنون اميدواريم بتوانيم اطلاعاتي را از بانك مركزي ايران درباره تسهيل سازوكار «شناخت‌مشتري‌تان» كسب كنيم. اگر اين اطلاعات از بانك مركزي ايران به بانك‌هاي فنلاند منتقل شوند، بانك‌ها با خيال راحت دست به پرداخت و تراكنش مالي مي‌زنند. البته برخي مسائل اجرايي و عملي هم در ايران و فنلاند وجود دارند اما فكر مي‌كنم كه اين موضوع طي چند ماه آينده حل خواهد شد.

ارائه اطمينان درباره مالكيت شركت آيا تنها به صورت مستقيم بين ايران و فنلاند انجام خواهد گرفت يا با اتحاديه اروپايي؟

اين خود بانك‌هاي تجاري هستند كه بايد اين اطمينان را ارائه كنند.

آيا كشور يا طرف ثالث ديگري در اين فرآيند حضور نخواهند داشت؟

لزوما خير. البته مشورت‌هايي با «دفتر كنترل دارايي‌هاي خارجي» كه نهاد صادر‌كننده دستورالعمل خزانه‌داري امريكاست، انجام مي‌شود اما روند معمولي اين است كه خود بانك‌هاي تجاري فنلاندي خودشان فرم‌ها را پر مي‌كنند و اگر مطمئن باشند كه اطلاعات ارائه شده درست است به كار ادامه مي‌دهند.

اشاره كرديد كه پس از توافق هسته‌يي دستورالعمل‌هايي توسط وزارت خزانه‌داري امريكا درباره مبادلات تجاري با ايران صادر شده است. در مصاحبه‌هايي كه با برخي مقامات اروپايي داشتم اعلام مي‌كردند كه اين دستورالعمل‌ها به قدر كافي شفاف نيستند تا به ما در تجارت با ايران كمك كنند، نظر شما درباره اين دستورالعمل‌ها چيست؟ آيا فكر مي‌كنيد به قدر كافي شفاف هستند؟

فكر مي‌كنم آن دسته از شركت‌هاي فنلاندي كه اشتهاي جدي براي ورود به ايران دارند، فهم درستي از اين قوانين دارند، بنابراين مساله بزرگي نيست. بيشتر مساله به قوانين مالي مربوط مي‌شود كه مساله ديگري است. فكر نمي‌كنم آنهايي كه جديت در اين كار دارند با مساله بزرگي مواجه شوند.

در اين فضاي بين‌المللي در حال تغيير چگونه شركت‌هاي فنلاندي را قانع مي‌كنيد كه به ايران بيايند. برخي مي‌گويند كه اگر توافق با بوئينگ به عنوان يك شركت امريكايي انجام شود اين امر مي‌تواند تاثير مثبتي بر شركت‌هاي اروپايي براي همكاري با ايران پديد آورد. آيا شما نيز چنين نظري داريد؟

بله. فكر مي‌كنم كه توافق بويينگ مي‌تواند سيگنال مثبتي براي شركت‌هاي فنلاندي و ديگران باشند. آنها مشاهده خواهند كرد كه يك شركت بزرگ امريكايي كه ارتباط نزديكي با دولت دارد، با ايران به توافق رسيده و در نتيجه جريان مالي مستقيمي به امريكا وجود دارد بنابراين اين مساله قطعا مهم است. همان‌گونه كه قبلا گفتم حل اين معما مانند اين است كه يك قرارداد را از دهانه يك بطري بگذرانيم و پس از انجام كار راحت‌تر مي‌شود.

غير از پروژه‌هاي توليدي در بخش‌هاي مهندسي آيا برنامه‌هاي سرمايه‌گذاري در ايران يا پيشنهادهايي از جانب شركت‌هاي فنلاندي ارائه شده است؟

بله. ابتدا بايد بگويم كه همه شركت‌هاي فنلاندي پروژه‌هاي بزرگي را به ايران ارائه خواهند كرد براي مثال شركت‌ وارتسيلا نيروگاه‌هاي برق به ايران خواهد فروخت، همچنين مي‌دانم كه برخي توليد‌كنندگان صنعتي فنلاندي كه اكنون با ما نيستند در حال برنامه‌ريزي براي سرمايه‌گذاري در ايران هستند، بنابراين مهم است كه ثبات كافي در سيستم‌هاي مالي وي‌اي‌اتي، سيستم مالياتي، حاكميت قانون، حقوق مالكيت معنوي و... وجود داشته باشد. شركت‌ها بايد مطمئن باشند كه سيستم قضايي ايران براي پيگيري دعاوي قابل اتكاست.

فكر مي‌كنيد حجم تجارت بين دو كشور در آينده تا چه اندازه افزايش خواهد يافت؟

حجم تجارت مي‌تواند به آساني 10‌برابر شود، زيرا ما در منطقه خاورميانه شركاي تجاري ديگري با سايز مشابه ايران داريم كه تجارت با آنها 10 ‌برابر بيشتر است. من همچنين اعتقاد دارم كه اقتصاد ايران سريع‌تر از اكنون رشد خواهد كرد زيرا اقتصاد در حال باز شدن روي فضاي بين‌المللي است، بنابراين ما واقعا پتانسيل بسياري در افزايش تجارت‌مان داريم.

فكر مي‌كنيد حجم اين تجارت چه مقدار بوده و طي چه مدتي به دست خواهد آمد؟

مي‌توان 500 ميليون دلار صادرات از فنلاند به ايران انجام داد كه 10 برابر بيشتر از ارزش صادرات در سال گذشته است.

فنلاند تجربه خوبي در حوزه اقتصاد علم‌محور دارد، آيا در اين حوزه به تبادل تجربه با ايران مي‌پردازيد؟

قطعا. همان‌گونه كه قبلا گفتم همكاري آموزشي پتانسيل بسيار بالايي دارد. اكنون هيات همراه ما متشكل از اصحاب صنايع و تجارت هستند، اين هيات مي‌تواند در سفر بعدي متشكل از فعالان بخش آموزش باشد.

ما درباره آنچه شركت‌هاي فنلاندي مي‌توانند در ايران انجام دهند، صحبت كرديم. آيا حوزه‌هايي نيز براي فعاليت شركت‌هاي ايراني در فنلاند وجود دارد؟ آيا بحث‌هايي براي حضور بخش تجاري ايران در فنلاند انجام شده است؟

ما البته از فعاليت شركت‌هاي ايراني در فنلاند استقبال مي‌كنيم. ما درباره فروش محصولات بخش نفت و گاز ايران مذاكره كرديم. بازار نفت حوزه‌يي است كه يقينا شركت‌هاي فنلاندي علاقه‌مند به مذاكره با همتايان ايراني خود هستند. ما يقينا از گفت‌وگو درباره اين نوع سرمايه‌گذاري‌ها استقبال مي‌كنيم زيرا اقتصاد فنلاند نيز نيازمند به سرمايه‌گذاري و كسب‌و‌كار جديد است.

منبع:تعادل

تعداد بازدید : 1829
اشتراک گذاری:
هنوز دیدگاهی ثبت نشده‌است.شما هم می‌توانید در مورد این مطلب نظر دهید

یک نظر اضافه کنید

شماره موبایل شما منتشر نخواهد شد.پر کردن فیلد های ستاره دار اجباری است.*

امتیاز شما