

تاثیرپذیری برنامه ششم از جذب سرمایه خارجی
تاثیرپذیری برنامه ششم از جذب سرمایه خارجی
بررسی لایحه برنامه ششم توسعه کشور از امروز در مجلس شورای اسلامی آغاز میشود و نمایندگان در طول این هفته تا چهارشنبه جلسه علنی برگزار میکنند. گفتنی است بررسی لایحه برنامه ششم توسعه هفته گذشته در کمیسیون تلفیق مجلس پایان یافت. اما موضوع حائز اهمیت در این زمینه دستیابی به اهداف برنامه ششم توسعه همچون رشد اقتصادی هشت درصد، ایجاد ضریب جینی ۳۴/۰ و... است که متاسفانه باید گفت در هیچ یک از پنج برنامه قبلی حتی دولتها به آن نزدیک نشدند. در ادامه گفتوگوی «آرمان» با محمد لاهوتی، رئیس کنفدراسیون صادرات ایران در رابطه با برنامه ششم توسعه و نظام برنامهریزی در ایران را میخوانید.
امروز بررسی لایحه برنامه ششم توسعه در مجلس شورای اسلامی آغاز میشود. آیا میتوان امید داشت که این لایحه به سرنوشت پنج برنامه قبلی دچار نشود؟
تجربه نشان داده است که معمولا دولتها نتوانستهاند به بیش از ۵۰ درصد اهداف برنامههای توسعه دست پیدا کنند. اگر نگاهی به آمار از برنامه سوم توسعه تا کنون داشته باشیم، تنها برنامهای که بالای ۵۰ درصد از بندهایش را برآورده ساخته، برنامه چهارم بوده است و سایر برنامهها نتوانستهاند آنطور که باید به اهداف خود دست پیدا کنند.
دلیل عدم دستیابی به اهداف برنامههای توسعه در ایران چیست؟
دلایل مختلفی را برای این موضوع میتوان ذکر کرد. یک نکته به شرایط سیاسی ما مرتبط میشود و دیگری تحت تاثیر فضای کسب و کار کشور قرار دارد. در برنامه ششم توسعه هم به نظر میرسد با توجه به شرایط پسابرجام هدفگذاریها صورت گرفته و دستیابی به اهداف آن منوط به این است که شرایط پیشبینی شده در موضوع توافقات هستهای تا چه حد میتواند در اقتصاد ما تاثیر داشته باشد و به مرحله عمل برسد. با توجه به اینکه حدود یک سال از انجام توافقات هستهای میگذرد ما شاهد عدم امکان استفاده از سیستم بانکی بینالمللی در مراودات تجاری خود هستیم و این موضوع هم دلایل خود را دارد که بررسی آن فرصت دیگری را میطلبد، اما علت اصلی آن از کارشکنی آمریکاییها نشات میگیرد.
آیا در این صورت میتوان برای مثال به تحقق رشد اقتصادی هشت درصد امید داشت؟
خود موضوع مرتبط به تحریمهای بانکی میتواند در بحث سرمایهگذاری خارجی تاثیرگذار باشد. همچنین به یاد دارم رئیسجمهوری محترم در یکی از سخنرانیهای خود اشاره داشتند که برای تحقق رشد هشت درصدی، ما نیازمند ۵۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی هستیم. این موضوع دقیقا با مراودات بانکی و حضور بانکهای خارجی و بینالمللی و ارتباط آنها با بانک مرکزی ما پیوند مستقیم دارد. لذا اگر این مشکل برطرف شود میتواند درصد زیادی را در رسیدن به اهداف برنامه ششم توسعه محقق سازد، ولی در غیر این صورت قطعا رشد اقتصادی به اعداد و ارقام بالاتر نمیرسد و اهداف برنامه تحت تاثیر قرار میگیرند.
ما در اجرای برنامههای توسعه قبلی با مشکلات عدیدهای مواجه بودیم و تقریبا در هیچ یک از آنها به اهداف اصلی حتی نزدیک هم نشدیم. آیا این مشکلی است که معمولا در برنامههای کلان دیگر همچون برنامه بودجه هم دیده میشود؟ ریشه عدم دسترسی به اهداف برنامهها در ایران چیست؟ آیا برنامهریزان ما از شرایط و فضای اقتصادی و سیاسی کشور ناآگاه هستند و یا این برنامهها در اجرا دچار انحراف میشوند؟
در این زمینه به چند نکته باید توجه داشت. نکته اول این است که در برنامههای اقتصادی ایران معمولا آرمانها و ایدهآلها در نظر گرفته میشوند، به طوری که حتی نمیتوان این برنامهها را خوشبینانه قلمداد کرد، بلکه برنامهریزان ما در واقع آمال و آرزوهای خود را در بندهای برنامه وارد میکنند. به یقین بدون در نظر گرفتن بسترها و زیرساختهای لازم نمیتوان به تحقق این رویاها امید داشت. این موضوع یکی از اصلیترین آفات برنامهریزیهای کشور ماست که متاسفانه زمانی که به مرور برنامهها میپردازیم در بیشتر برنامهها چنین آفتی مشاهده میشود. نکته دوم که بسیار حائز اهمیت است و حتی نسبت به نکته اول نیاز به توجه بیشتری دارد، توجه به تصویب این برنامهها در مجلس شورای اسلامی است. در حالی که از نمایندگان مجلس انتظار میرود در اصلاح این برنامهها گام بردارند، متاسفانه آنها نیز با اغماض این برنامهها را به مرحله تصویب میرسانند. البته اجرای برنامه ششم توسعه با یک سال تاخیر مواجه شد، اما این تاخیر را به نوعی خود دولت به وجود آورد تا با دقت بیشتری در تنظیم برنامه عمل کند. حال مجلسیها باید انحراف برنامهها را حتیالامکان به کمترین حد خود برسانند. نکته دیگری که از دو نکته قبلی مهمتر است، بحث نظارتهاست که هیچ گونه تنبیه و الزام به پاسخگویی برای دولتها در قوانین پیشبینی نشده است و مواد قانونی هم که وجود دارند به اجرا گذاشته نمیشوند. شاید امروز شمار دستگاههای نظارتی در کشور افزایش یافته باشد و دولتها هم به این موضوع نقد وارد میکنند، اما مشاهده میکنیم که برخی بیبرنامگیها بدون هیچگونه کنترل و نظارتی پایههای اقتصاد را متزلزل میسازند. با این حال باز هم برخی از مسئولان و مقامات دولتی در زمانهای مختلف اشاره دارند که در سایه کنترلهای فراوان نمیتوانند برنامههای خود را به خوبی اجرا کنند. بنابراین زمانی که عملکرد دولتها به معرض قضاوت گذاشته میشوند این نتیجه حاصل میشود که دولتها نگرانی از انحراف برنامهها ندارند، چرا که مورد مواخذه قرار نمیگیرند. شاید نظارتهایی سطحی وجود داشته باشد، اما اگر حتی تخلفات گستردهای هم صورت بگیرد، سوالی از آنها پرسیده نمیشود که آنها ملزم به پاسخگویی شوند. اگر به یاد داشته باشیم در دولت گذشته هم به راحتی انحراف از برنامهها اتفاق افتاد و در چندین نوبت حتی خود مجلس شورای اسلامی به عنوان دستگاه نظارتی گزارشهایی را ارائه داد و علیه دولت وقت اقداماتی را انجام داد، اما نتیجهای حاصل نشد.
بلندمدت بودن برنامههای توسعه تا چه حد در انحراف آن تاثیر میگذارد؟ آیا بهتر نیست با برنامههای کوتاه مدتتری دستیابی به توسعه را میسر سازیم؟
امروزه کمتر کشوری را میتوان پیدا کرد که با برنامههای پنج ساله بخواهد توسعه را محقق سازد. به عبارت روشنتر تقریبا این نوع مدیریت و هدفگذاری در دنیا منسوخ شده است. البته این موضوع هم به تفکرات دولتها بازمیگردد که هر یک از آنها نسبت به اهداف خود مدت برنامهها را مشخص میسازند.
تغییر دولتها تا به امروز تا چه حد بر انحراف برنامهها تاثیر گذاشته است؟ در چند دوره گذشته دولتها بیش از آنکه نگاه اقتصادی به برنامهها داشته باشند، بینشهای ایدئولوژیکی خود را وارد برنامهها کردهاند. نظر شما در این مورد چیست؟
به طبع با این تحولات دیدگاهی انجام برنامهها به صورت سلیقهای اتفاق میافتد. حتی مواردی مشاهده شدهاند که دولتها به شکل رسمی و علنی از اجرای بندهای مختلف سر باز زدهاند. امروزه مسائل ایدئولوژیک روشن هستند و تا زمانی که این حد از اختلاف نظر بین رئیس دو دولت وجود داشته باشد، این مشکلات پا بر جا خواهند ماند. البته در کلیات بحث اختلاف نظر چندانی وجود ندارد، اما در مورد موضوعات اقتصادی گرایشات مختلفی وجود دارد. به طور مثال دولت گذشته هیچ علاقهای به ایجاد تعامل نداشت، اما دولت کنونی تلاش میکند با ایجاد تعامل در داخل و خارج از کشور برنامههای خود را پیش ببرد. شاید همین موضوع منشا بسیاری از آسیبها باشد. یعنی نمیتوان در حال حاضر از دولت انتظار داشت که بر اساس برنامههای دولتهای نهم و دهم در مسیر اقتصاد گام بردارد، چرا که آنها هیچ ارتباطی با خارج از کشور نداشتند، اما دولت یازدهم با اجرای برجام تلاش میکند هر روز مسیر تازهای در بازارهای جهانی پیدا کند.
منبع:آرمان
یک نظر اضافه کنید
شماره موبایل شما منتشر نخواهد شد.پر کردن فیلد های ستاره دار اجباری است.*
امتیاز شما