

کسبوکارهای خانوادگی کجا رفت؟
کسبوکارهای خانوادگی کجا رفت؟
تا زمانی که مالکیت عین مدیریت است، یعنی صاحب اصلی شرکت همان بنیانگذار شرکت است و سهام غالب شرکت را دارد، با فوت صاحب بنگاه، شرکت هم میمیرد و عمر بنگاه و کسب و کار نیز تمام میشود. مگر اینکه فرزندان، ظرفیت اداره آن بنگاه را داشته باشند یا مانند والدین خود خلاق باشند.
محمدرضا انصاری
در ایران بنگاهها به شیوه سنتی اداره میشوند. به این معنی که پایهگذار بنگاه و شرکت، ضمن اینکه مالک است، مدیریت شرکت را نیز بر عهده دارد و آن را از خودش جدا نمیکند. نتیجه این نوع مدیریت آن است که مالکیت و مدیریت بر هم منطبق میشوند. به همین دلیل در شیوههای سنتی دو عارضه اتفاق میافتد: یکی وسعت کار شرکت به اندازه توانایی فرد بنیانگذار میشود؛ دوم عمر شرکت به اندازه عمر بنیانگذار است و به همین دلیل شرکتهای ما عموما یکنسلی هستند. تصادفا ممکن است نسل بعد همان ظرفیتهای بنیانگذار اولیه را داشته باشد تا بتواند نهادی را که بنیانگذار اصلی ایجاد کرده، ادامه دهد. در نتیجه بهجز موارد نادر که فرزندان ادامهدهنده راه نسل قبل هستند و آن را زنده نگه میدارند، در بقیه موارد شرکت از بین میرود و طول عمر آن برابر با دوران کاری بنیانگذار است. تا زمانی که مالکیت عین مدیریت است، یعنی صاحب اصلی شرکت همان بنیانگذار شرکت است و سهام غالب شرکت را دارد، با فوت صاحب بنگاه، شرکت هم میمیرد و عمر بنگاه و کسب و کار نیز تمام میشود. مگر اینکه فرزندان، ظرفیت اداره آن بنگاه را داشته باشند یا مانند والدین خود خلاق باشند. اما ماندگاری در دنیا متفاوت است؛ در این شیوه مالکیت از مدیریت تفکیک میشود. یعنی صاحب شرکت، صاحب سهام شرکت میشود و مدیرانی که برای اداره شرکت انتخاب میشوند، افراد لایق و شایسته هستند. عموما در شرکتهای سهامی عام تعداد زیادی سهامدار وجود دارد که لزوما مدیر نیستند. مدیر کسی است که قابلیت مدیریت این مجموعه را داشته باشد. در نتیجه این سیستم دوام میآورد، زیرا هم سهام میتواند به افراد دیگر انتقال یابد و هم مدیریت در جریان جداگانهای که شناخت قابلیتها ملاک آن است، جابهجا میشود و این شرکت میتواند عمر طولانی داشته باشد.
شرکتهای خانوادگی از یک سو میتواند مزیت محسوب شود و از سوی دیگر یک ایراد؛ تجربه من نشان میدهد که خانوادگی بودن کسب و کار، هم در ایران و هم در دنیا به دوام آن کمک میکند. اگر کسب و کار خانوادگی باشد، به دلیل اینکه چند نفر از اعضای صمیمی خانواده با هم مشغول اداره کردن بنگاه هستند، طبیعتا اگر یکی از افراد فوت کند، دیگران از پس اداره کسب و کار برمیآیند و کار بنگاه به صورت یک کسب و کار خانوادگی ادامه پیدا میکند و این حالت موجب دوام شرکت میشود. همچنین دیگر لازم نیست این شرکت به سهامی عام تبدیل شود تا به این ترتیب بتواند از قدرت سایر مدیران قابل استفاده کند. به هر حال شرکتهای خانوادگی به ناچار به شیوه سنتی اداره میشوند. در این شرکتها بنیانگذار بر همه امور واقف است و تا حد ظرفیت و استعداد خود، مسائل را سازماندهی میکند. ممکن است به شرکت غولآسایی هم تبدیل شود؛ ولی در برخی موارد، مدتزمان حیات آن به عمر فرد بستگی دارد. اما نیمه دیگر این است که ممکن است در شرکتهای خانوادگی چون تعداد افراد زیادتر است، کسب و کار تا چند نسل زنده بماند. چراکه نسلهای بعد نیز برای آن کسب و کار تربیت میشوند، رموز مدیریت را یاد میگیرند و چون با هم کار میکنند، میتوانند جای یکدیگر را بگیرند. البته این اتفاق در شرایطی رخ میدهد که خانواده صمیمی باشند. از این دست کسب و کار در ایران و در دنیا کم نیستند.
در اروپا، با وجود اینکه بیشتر شرکتها سهامی عام میشوند، با تفکیک مدیریت از مالکیت، عمرشان زیاد میشود، با این حال شرکتهای خانوادگی همچنان کار میکنند. از سویی در مواردی دیده شده شرکت خانوادگی نیست، اما یک خانواده صاحب سهام عمدهای از یک شرکت سهامی عام میشود که باز هم در کار آنها اختلالی ایجاد نمیکند؛ زیرا مالکیت از مدیریت جدا شده است. سرمایهداران امریکایی در شرکتهای عام سهامداران عمده هستند، ولی مدیر نیستند و این موضوع مهمی است.
استفاده از تکنولوژیهای نوین نیز میتواند موجب ماندگاری کسب و کار شود. چراکه در دنیا خلاقیت در کسب و کار و پیشرفت در زمینه تکنولوژی است که شرکتها را در عرصه رقابتهای سنگین حفظ کرده است. یعنی شرکتهایی میتوانند ماندگار شوند که متدهای فناوری خود را تغییر دهند؛ روشهای مدیریتی را تغییر دهند؛ در مدیریت خلاقیت داشته باشند و بتوانند در حل مسائل از تکنولوژیهای پیشرفته تر استفاده کنند. کافی است برای درک اهمیت این موضوع، رقابت بین شرکتهای مختلف موبایل را ببینید. در تمام این عرصهها همینطور است. حتی در بخشهای خدماتی هم این ویژگی دیده میشود. اگر یک شرکت فنی، مهندسی خود را مدرن و به تکنولوژیهای پیشرفته مجهز نکند و خلاقیت و نوآوری در مدیریت نداشته باشد، حتما در عرصه جهانی ناموفق است. ما در این قضیه با دنیا کمی متفاوت هستیم. زیرا دروازههای ایران تقریبا بسته است. ما با دنیا مراوده زیادی نداریم. شرکتهایی که در بیرون از مرزها با دنیا در ارتباطاند، با پدیدهای که ذکر کردم کاملا آشنا هستند. دنیای امروز بهجز این نیست. اگر شرکتی این موارد را نادیده بگیرد در دنیای اقتصاد امروزی غرق میشود.
شیوههایی که در ایران به کار بسته میشود و اصولی که بر قانون تجارت ما حاکم است، مشکلاتی را برای دوام شرکتها ایجاد کرده و نمیتوان دوام آنها را تضمین کرد. بنگاهها و شرکتهای ما بیشتر یکنسلی هستند. نگاه قانون تجارت به شرکتهای سهامی عام هم به گونهای است که نمیتوانند روان و راحت به حیات خود ادامه دهند. شرکتهای سهامی وقتی وارد بورس میشوند، باید شفافیت کامل داشته باشند و تمام فعالیتهای مالی آنها قابل رویت باشد تا از طریق بورس حق معامله سهام داشته باشند. این شرایط از طرفی بسیار مثبت است؛ زیرا شرکتها سالمسازی میشوند و میتوانند در دنیا کار کنند، ولی از طرف دیگر با شرکتهایی که در بازار به صورت سنتی کار میکنند، نمیتوانند رقابت کنند. در نتیجه باید اصلاحاتی در حمایت از شرکتهایی که سهامی عام میشوند اتفاق بیفتد تا این جریان بتواند موجب ماندگاری شرکتها شود. بنگاههای ما امروز با وضعیت موجود و عدم حمایت از شرکتهای سهامی عام نمیتوانند ماندگار باشند؛ زیرا در رقابت سختی قرار دارند. تمایل شرکتها برای تبدیل به سهامی عام شدن و ماندگاری برای چند نسل در شرکتهای ایران کم است. همچنین کمتر شرکتی را در بخش خصوصی میبینیم که سهامی عام و در بورس باشد. این در حالی است که دهها هزار شرکت در کشور کار میکند. برای رفع این نقیصه باید حتما از طریق قانون، بسترهایی برای حمایت از افرادی که به سمت تفکیک مدیریت از مالکیت پیش میروند، فراهم شود. در غیر این صورت افراد تمایل دارند به روشهای سنتی کار را ادامه دهند و در نتیجه باید انتظار داشته باشیم که عمر شرکتها کوتاه باشد.
منبع:آینده نگر
یک نظر اضافه کنید
شماره موبایل شما منتشر نخواهد شد.پر کردن فیلد های ستاره دار اجباری است.*
امتیاز شما