

تشكلها در ايام تحريم هيچ كاري نكردند
تشكلها در ايام تحريم هيچ كاري نكردند
عملكرد ايران در تشكلهاي بينالمللي هميشه يكي از انتقادهاي اصلي بخش خصوصي از تشكلها و مديريت تشكلي ايران بوده است. ايران در عرصه تشكلهاي جهاني هيچگاه نتوانست حرفي براي گفتن داشته باشد و در عين حال امكانات زيادي كه ميتوانست توسط تشكلهاي بينالمللي به ايران ارائه شود، هميشه مغفول واقع شده است. موفقيت هند در CCI (اتاق بازرگاني بينالمللي)بهانهيي براي نگاه دقيقتر به موضوع شد و بسياري از فعالان تشكلي به بررسي اتفاقات در حال رخ دادن در عرصه تشكلهاي بينالمللي پرداختند. در همين رابطه با سيدحميد حسيني به گفتوگو نشستيم. حسيني از چهرههاي قديمي تشكلهاست كه در دوره قبل عضويت هيات رييسه اتاق بازرگاني تهران را بر عهده داشت و در اين دوره به نماينده از اتحاديه صادركنندگان نفت و گاز و پتروشيمي در اتاق بازرگاني ايران حضور دارد؛ اتحاديهيي كه سالها رياست هياتمديره آن را عهدهدار بود.
اين روزها با توجه به موفقيت هنديها صحبت از استفاده ايران از ظرفيتهاي تشكلهاي بينالمللي بسيار مطرح است. چرا ايران اصولا از ظرفيتهاي تشكلهاي بينالمللي مانند ICC استفاده نكرد.
بحث تشكلهاي بينالمللي كمي با ICC يا همان اتاق بازرگاني بينالمللي متفاوت است. درباره اتاق بازرگاني بينالمللي بايد گفت نه ما خيلي خواستيم كه از ظرفيتهاي آنجا استفاده كنيم و نه آنها اجازه اين استفاده را به ما دادند. بحث اصلي هم مساله نگاه كميته ايراني ICC است. اين كميته بحثهاي اقتصادي را به شكل دانشگاهي ميبيند و به صورت عملي به مباحث ورود پيدا نميكند. علت اينكه بحث ICC را كمي متفاوت از ساير تشكلها ميدانم اين است كه در اين بخش تلاشهايي شد ولي نه در كميته ايراني روال به شكلي بود كه به نتيجه برسد و نه در طرف مقابل امكانات فراهم بود. زماني كه من در هيات رييسه اتاق بازرگاني، صنايع، معادن و كشاورزي تهران بودم تصميم بر اين شد كه از كميته ايراني به عنوان محوري براي پيگيري برخي شكايات استفاده كنيم. در حقيقت مساله تحريم مشكلات زيادي براي اعضا ايجاد كرده بود و كميته ايراني ICC بهترين ابزار براي پيگيري شكايات ايرانيهايي بود كه از خلف وعده خارجيها زيان ميديدند. اتاق بازرگاني تهران نيز قبول كرد كه بخشي از هزينه را متقبل شود ولي واقعيت اين بود كه ارادهيي در كميته ايراني ICC براي پيگيري اين موضوع وجود نداشت.
يعني در آن زمان تلاش شد كه مساله تحريمها را از طريق تشكلهاي بينالمللي حل كنيد؟
اين ايده در آن زمان وجود داشت و شعارها زياد بود اما بايد واقعيت را پذيرفت. در ايام تحريم هيچ كس كار خاصي نكرد و تشكلها نيز از اين موضوع مستثني نيستند. عملا همه نشستيم و به اتفاقاتي كه در جريان بود، تن داديم. حتي حاضر به مظلوم نمايي براي كاهش فشارها هم نشديم و هر جا بحث از موارد اساسي مانند دارو يا مسافر بود، گفتيم كه تحريمها را دور ميزنيم. چنين رفتاري در عمل باعث شد كه به جاي كاهش فشار، تحريمها شديدتر شود و فشار بيشتري بر ما وارد كنند. اگر امروز نگاهي به عملكرد خودمان در ايام تحريم بيندازيم عملا عملكرد مثبتي از خود به جاي نگذاشتهايم.
به بحث ICC بازگرديم. عملكرد ايران در اتاق بازرگاني جهاني را چگونه ارزيابي ميكنيد.
كميته ايراني ICC كه قرار است ارتباط ايران با اتاق بازرگاني جهاني را ايجاد كند عملا به دليل ديدگاههاي مديران آن به نهادي آموزشي و دانشگاهي بدل شد. برنامههايي چند باري مطرح شد اما هيچ يك به نتيجه نرسيد. مثلا صحبت از نشست ICC در ايران بود اما ظاهرا به جايي نرسيد. توافقهايي هم صورت گرفت اما به نظر ميرسد طرف ايراني علاقهيي به اين موضوع از خود نشان نميداد. قطعا هر تشكلي براي افزايش فعاليت خود نياز دارد در مجامع بينالمللي حضور داشته باشد.
يكي از راههاي فشار به دولتها همين اتاقهاي بينالمللي و اصولا تشكلهاي جهاني هستند. اما اگر امروز بخواهيم به بحث عملكرد ايران در تشكلهاي بينالمللي بپردازيم بايد بگويم ما نه در ICC و نه در اتاقهاي مشترك نتوانستيم از ظرفيتها، پتانسيلها و تمام امكاناتي كه حق ما بود استفاده كنيم. امروز به اتاقهاي مشترك نگاه كنيم. گذشته از اتاقي مانند ايتاليا كه تا حدي فعال است اكثر اتاقها به روشهاي قديمي پيگير كارها هستند و عملا كاري براي حضور ايران در عرصههاي بينالمللي انجام نميدهند.
علت اين موضوع از نظر شما چيست؟ چرا ايران در عرصههاي بينالمللي ضعيف است؟
مشكل اصلي اين است كه ما آدمهايي با توان حضور در عرصههاي بينالمللي كم داريم. افرادي كه توان مديريتي بينالمللي داشتند كمتر در ايران ماندهاند و غالبا در كشورهاي ديگر مشغول به كار هستند. اين تنها مشكل تشكلهاي ما نيست. ما بانكدار بينالمللي هم كم داريم. در ورزش و بقيه بخشها هم شرايط به همين شكل است. براي نمونه در ورزش با وجود داشتن ورزشكاران متعدد جهاني ولي در بحث مديريت بينالمللي بسيار ضعيف هستيم. مشكل اين است كه اصول و قواعد مديريت در عرصههاي بينالمللي را بلد نيستيم. اين موضوع طبيعتا در عرصه تشكلي هم خود را به خوبي نشان ميدهد. بعد از چندين سال موفق شديم در مجمع جهاني گاز براي 2 دوره دبيركلي را به دست آوريم و حتي از آن هم استفاده زيادي نكرديم. در اكو كه سطح كوچكتري است و اتفاقا ايران جزو سردمداران آن است نتوانستيم موفق شويم. در عين حال حاضر به قبول چنين مشكلاتي نيستيم.
در مقابل دولت نيز براي چنين موضوعي اهميت قائل نيست. كمبود نيرو و نداشتن انگيزه لابي در دولت باعث شده است كه هيچگاه نتوانيم ساير كشورها را به سمت خود جذب كنيم. براي مثال مهد كشتي ايران است اما در فدراسيون جهاني كشتي سالها است كه نتوانستهايم كاري از پيش ببريم. در ايران متاسفانه روابط بينالملل فقط در شكل سياسي مطرح شده است. بايد قبول كرد كه در اين دوره ديپلماسي سياسي وضعيت بهتري داشته است اما روابط بينالملل فقط بحث سياست نيست. روابط بينالملل بايد در مباحث مختلفي همچون انرژي، ورزش، اقتصاد و در اين بحث تشكلها خود را نشان دهد. ما متخصصان دانشگاهي در اين زمينه داريم اما اين افراد نتوانستهاند در كارهاي اجرايي اين الگوها را اجرايي كنند.
شما به ضعف تشكلها در عرصه بينالمللي اشاره داشتيد و يكي از مشكلات را مربوط به اتاقهاي مشترك دانستنيد. اما در عين حال خود شما عضو هياتمديره اتاق ايران و عراق هستيد. وضعيت اين اتاق را از جنبه اثرگذاري در تشكلهاي بينالمللي چگونه ميبينيد؟
اتاق ايران و عراق از نظر موقعيت وضعيت خوبي داشته است و از نظر وضعيت مديريتي كميسيونهاي فعالي در آن حضور پيدا ميكردند. شرايط اقتصادي ايران و عراق هم در برههيي باعث تقويت اين اتاق شد. اما در 2 سال گذشته تغيير اساسنامه برنامهها و سياستهاي اين اتاق را دچار وقفه كرد و مشكلات زيادي براي اين اتاق ايجاد كرد. اين اتاق تلاش زيادي كرد كه به شرايط مطلوب گذشته بازگردد اما نميتواند. موقعيت و شرايط اقتصادي دو كشور هم براي فعال شدن اتاق چندان مناسب نيست و اتاق نتوانست تاثير چنداني داشته باشد. ما در اين اتاق تصميم داريم، بتوانيم دوران فترت اتاق را سپري كنيم و براي شرايط جديد آن را آماده كنيم.
به صورت كلي ضعف اتاقهاي مشترك از ديدگاه شما در كجاست؟
براي بررسي ضعف تشكلها بايد به وظايف آنها نگاه كرد. وظايف تشكلي در چند سطح تعريف ميشود. در سطح اول چند وظيفه روشن مانند حفظ منافع اعضا، كارهاي كارشناسي و توانمندسازي اعضا مطرح است. مساله اصلي اين است كه تشكلها در همين سطح باقي ماندهاند و وظايف اساسيتري كه بر عهده تشكلها قرار دارد را انجام نميدهند. مشكل اساسي اين است كه هيات رييسهها به موضوع تشكلها به صورت دقيق نگاه نميكنند و در نتيجه آن تلاشي براي حل مشكلات و ارتقاي نقش تشكل در مواردي همچون اثرگذاري جهاني صورت نميگيرد. در حقيقت رياست تشكل بيشتر به عنوان يك امتياز به قديميها مطرح است بدون آنكه به اين واقعيت بنگريم كه اصولا اين افراد توانايي انجام چنين وظايفي را دارند يا خير. از طرف ديگر مسائل مالي هميشه پاشنه آشيل تشكلها بوده است و به دليل محدوديت مالي كادر اجرايي قوي به تشكلها نميآيد كه بتواند ضعف هيات رييسه تشكلها پوشش دهد. همين هيات رييسههاي داراي مشكل هم وقت كافي نميگذارد و طبيعتا حاصل ضرب صفر در صفر نتيجهيي جز هيچ را نخواهد داشت.
منبع:تعادل
یک نظر اضافه کنید
شماره موبایل شما منتشر نخواهد شد.پر کردن فیلد های ستاره دار اجباری است.*
امتیاز شما